چه زیبا گفت سعدی: کردم از عقل سؤالي که مگر ايمان چيست؟ عقل بر گوش دلم گفت که ايمان ادب است آدميزاد اگر بي ادب است، آدم نيست فرق مابين بني آدم و حيوان ادب است!
آسمان تاریک و تاریک تر میشود سیاهی و کبودی در رقابتند اما ستارهها.. هنوز برای تو میدرخشند)
اگر مجبور بودم بین نفس کشیدن و دوست داشتنت یکی را انتخاب کنم،آخرین نفسم را میکشیدم تا بهت بگم:دوستت دارم..!
میگفتند شیشیه ها احساس ندارند اما وقتی روی بخار شیشه نوشتم "دوستت دارم"قطره قطره گریست..
مثل یک خانه متروکه؛که نور آفتاب را یادش رفته با نور چشمان تو جان میگیرم مثل یک آسمان بیرنگ که فقط چشمان تو را میشناسد،همیشه شب میمانم دستت را به موهایم بکش ژنرال!چون هربار دستت لای موهایم قرار میگیرد،یک تیکه از دردهای قلبم را با خود میبری.. دوستت دارم!