گفتاورد
تو ستاره هارو تماشا میکردی و من به این فکر میکردم که تنها ستاره ی این شهر روبه روی من ایستاده ستاره چشم های تو این شهر رو کازابلانکای من میکرد
تو ستاره هارو تماشا میکردی و من به این فکر میکردم که تنها ستاره ی این شهر روبه روی من ایستاده ستاره چشم های تو این شهر رو کازابلانکای من میکرد
خانه ات سرد است؟ خودشیدی در پاکت میگذارم و برایت پست میکنم ستاره کوچکی در کلمه ای بگذار و به اسمانم روانه کن _بسیار تاریکم