خاطره
عکس

واای همین چند وقت پیش بود من به دوستم گفتم خیلی دوست دارم معلم زیست اون یکی دوستمو ببینم بعد دوستم گفت خب همین الان تو دفتر داشت با معاون حرف میزد اگه میخوای بیا با هم بریم ببینش بعد رفتیم دیدم معلمه پشتش به سمت منه خلاصه دیگه سرمو برگردوندم داشتم با دوستم حرف میزدم بعد یهو گفت آوا خانم فرهنگ (همون معلمه) داره میاد منم برگشتم که ببینمش یهو صورتم رفت تو صورت معلمه😂😂 بعد کمتر از یه سانتی متر دماغامون فاصله داشت یهو دیدم معلمه داره میخنده بعد منم زود پریدم عقب گفتم عی وای خانم ببخشید🤣🤣💔

میم
عکس

هر روز معمولی یه کاربر تستچی در انتظار منتشر شدن پست / تستش :

میم
عکس

منی که همین‌الانم اینطوری کامپیوترمونو روشن میکنم😔😂

میم
عکس

دلم میخواد برگردم به اون دوران که تنها دغدغم این بود کی شب میشه که بخوام پایتخت و لیسانسه‌ها و دلدادگان و... رو ببینم😔