[چرا باید کلاغ سرنوشت برای بچهای که هنوز در شکم مادرش است قار قار خوشبختی سر دهد اما بچه دیگری در یتیم خانه پا به دنیای خداوند بگذارد؟] _بیچارگان اثر فیودور داستایفسکی
فراموشت خواهم کرد..... در بهاری که عید نباشد.. در چهارمین ماه از زمستان... در ۳۱ ام ماه اسفند... شبی که خورشید طلوع خواهد کرد... و روزی که خورشید نداشته باشد... روزی که آسمان به زمین برسد... و روزی که پا بر روی ماه بگذاریم.. درسته.... فراموش کردنت همینقدر غیرممکن است...
اگه میبینی بهت خلاصه ی کتابمو تعریف میکنم ،بدون دوستت دارم. اگه میبینی برات اهنگ میفرستم،بدون دوستت دارم. اگه میبینی دارم بهت پیشنهاد میکنم تا باهام فیلم ببینی،بدون دوستت دارم. اگه میبینی برات اشپزی میکنم،بدون دوستت دارم. اگه میبینی دارم چرت ترین خاطراتمو بهت میگم،بدون دوستت دارم. اگه میبینی یه تیکه از غزلیات سعدی رو برات میخونم،بدون دوستت دارم ☹💞🤩
ای ساربان اهسته رو کارآم جانم میرود وآن دل که با خود داشتم با دلستانم میرود من مانده ام مهجور از او بیچاره و رنجور از او گویی که نیشی دور از او در استخوانم میرود گفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درون پنهان نمیماند که خون بر آستانم میرود محمل بدار ای ساربان تندی مکن با کاروان کز عشق آن سرو روان گویی روانم میرود...... (غزلی از سعدی)