دوباره صورت رنگ پریده اش را پشت پنجره میبینم. روزی دوست بودیم ،حال یکی در این دنیاست و دیگری در آن دنیا. شاید تمام اینها توهم باشد..اما اون آنجاست.چشمایش که به رنگ اقیانوس است؛مویش که به سیاهی شب و به بلندی ابشار است.با همان لباسی که وقتی برای اخرین بار با هم بیرون رفته بودیم پوشیده بود..... اخرین بار؟اخرین باری در کار نبود! من هر شب اورا میبینم جسمش نه،اما روحش؟شاید!" °از خودم☆
خب.قضیه از این قراره که من چند هفته پیش یه اسلایس درست کردم و پرسیدم اسم این برنامه چیه.هیچکی نمیدونست .پس برای اونایی که میخواستن: اسم برنامه:super internاپیزود سوم