اخر هفته از رگ پا بهمون دور تره امتحان از رگ های مغز (که فک کنم وجود نداشته باشه ) هم نزدیک تره
رفتم سوپر بعد یه خانمه بود بعد گفت عزیزم کارتو بده منم حواسم به گربه هه بود بعد خریدا رو برداشتم رفتم بعد لباسم رو گفت گفت عزیزم کارت دادم پول و برداشت یکهو لیز خوردم افتادم روش اصلا یه وضعی بوداا بعدم پاشدم ببخشید گفتم رفتم تو خیابون داشتم میدویدم دوباره افتادم زمین