اما من واقعا خستم از اینکه واقعا برا هیچکس مهم نیستم

چرا من هرجا میرم دعوا راه میندازم؟

در سرزمینی دور دست میدانم دستانی مرا خواهند گرفت . اغوشی منتظر ایستاده است و من میدانم جایی در میان این همه هیاهو ارامشی محیا خواهد بود برای لحظه ای ناگریز خواهم شد ارام بگیرم در اغوش تنی بی جان یا جانی بی تن جایی در دوردست ها

سلاممم بعد از یه مدت نبودن برگشتم و میدونم هیچکس خبر نداشت من نیستم پس سلامم

وقتی وضعیت اونقدر بد شده که دارم با خودمم غریبه میشم ... دیگه افکارمم مال خودم نیست

میدونی چی بده؟ اینکه واقعا کسی ازت خوشش نمیاد ....اینکه کسی واقعا تو رو نمیخواد حتی اونی که باتمام وجودت میخوایش. و نزدیک ترین ادمات هم واقعا چیزی که عاشقشی رو هم برات نمیخوان اونا فقط چیزایی رو میخوان که برای خودشون خوبه

حقیقت از خیال زاده میشود .و ما بدون تخیل وجود نخواهیم داشت

کاری که قراره بکنم اگه نذارن به شغلی که ارزومه برسم قول میدم

و این یه حقیقته

+++++++++++++++++++

حق با تو بود که پنداشتی زندگانیم رویایی بیش نیست با این وجود گر روز یا شبی چه در خیال ، چه در هیچ امید رخت بربندد پنداری که چیز کمی از دست داده‌ایم ؟ گر اینگونه باشد سراسر زندگانی رویایی بیش نیست _ادگار الن پو

احساس میکنم در لا به لای ذلف پریشانت و در حرف های عاشقانه ی پر خیالت گم گشته ام ... احساس میکنم باز گریخته از وحشت ها و ترس هایم به وطنم که اغوش توست باز گشته ام ... H.T

این فیلم رو پیشنهاد میکنم به کسایی که فیلم های درام و ژانر اخرالزمانی دوست دارن ... بازیگران فیلم:مارتین فریمن , و سایمونه لندرس

دلم میخواد همه وسایلمو بریزم تو یه چمدون چرمی بذارمش تو ماشین و مایل ها از اینجا دور بشم ...بدون خداحافظی برم و برای خودم زندگی کنم ...تو بی پولی ب.میرم و کسی نیاد دیدنم ..... دلم یه زندگی فقیرانه با ارامش میخواد ....از اون ارامش ها که تو پول نیست

برم و دیگه برنگردم _

وقتی میفهمی هیچ چیز اونقدرام که به نظر میاد مهم نیست

من چرا دل به تو دادم که دلم میشکنی؟ _سعدی

گاهی ادم خسته است ، میرود میخوابد و یادش میرود بیدار شود ...

گفتاورد (نقل قول،توییت)