میم
بزرگ شدن یعنی کم حرف شدن ، کمتر خندیدن بزرگ شدن یعنی اینکه یاد بگیری بگذری ؛ بری و برنگردی بزرگ شدن یعنی یاد بگیری قلبتو خاموش کنی حتی اگه حس کنی داری میمیری از شدت احساس با منطقت بری جلو تا آسیب نبینی از یه جایی به بعد آدما از آسیب دیدن خسته میشن و میرن و ممکنه دیگه برنگردن ( مراقب حرف هایی که میزنی باش ممکنه به دست آدمی که به مو بنده خشاب تفنگ بدی بعدش هر چقد پشیمون بشی نمیتونی از زیر خاک درش بیاری)