گفتاورد
عکس

در دل جنگل، پارکی بس غریب وجود داشت؛ در آن زنان و کودکان و مردان با لبخندی افراطی قدم میزدند. آن‌ها به زبانی صحبت میکردند که من نمیفهمیدم؛ و احساساتی نشان میدادند که برای من فاش نبود. بخشی از شعر «هرگز برنگرد» | ناکاهارا چویا

گفتاورد
عکس

کتابی می‌خوانم و کاملا شیفته‌اش می‌شوم: به آن اعتماد می‌کنم، شبیهش می‌شوم، با آن همدردی می‌کنم و می‌کوشم به بخشی از زندگیم تبدیلش کنم و سپس کتاب دیگری می‌خوانم. تنها استعداد واقعی من این است که فریبکارانه تجربه یک نفر دیگر را بدزدم... صبح خاکستری | اوسامو دازای

گفتاورد
عکس

اگر آنها از زاویه دید ما به موضوع فکر می‌کردند می‌دیدند با اینکه همه چیز به طور وحشtناکی دردناک بوده، ما چطور برای تاب آوردن جنگیده‌ایم؛ و حتی چطور با تمام توان تلاش کرده‌ایم که با دقت به آنچه دنیا می‌گویند گوش دهیم. در واقع این واقعیت را نادیده می‌گیرید که در حال حاضر ما داریم رنج افtضاحی می‌بریم. قطعا یکی از شما اشتباه کرده که به ما اجازه داده اینطور ادامه بدهیم. صبح خاکستری | دازای اوسامو