گفتاورد
نمی دونم چرا ولی اون شوخی های تو هر بار داره من و خورد میکنه :) تیکه ی از نوشته هایم اگه دوست داری نوشته هام ببینی حتما یه سر به اسلایس هام بزن (ممنون میشم)
نمی دونم چرا ولی اون شوخی های تو هر بار داره من و خورد میکنه :) تیکه ی از نوشته هایم اگه دوست داری نوشته هام ببینی حتما یه سر به اسلایس هام بزن (ممنون میشم)
روزی رسید که دستان گرمش در دستانم سرد سرد بود و قلب تپنده اش در سینه اش دیگر نتپید و دیگر خنده ای بر لب نداشت . پس چه کسی تقاص خنده های نکرد اش را پس می دهد ! تیکه ای از نوشته هایم چطوره :)
اتفاقات بد مانند قوه میمانند هر چقدر بیشتر بنوشیشون بیشتر به مزه ی تلخشون عادت میکنی☕️ تیکه ای نوشته هایم :))))
به او گفتم بیا برویم گفت "کجا ؟ گفتم هر جا بود ،بود ولی اول قصه یکی بود یکی نبود چکیده ای از نوشته هایم :))) قشنگه ؟