گفتاورد

[وقتی بزرگ شدم تازه داشتم متوجه این می شدم که در پیرامون من چه می گذر ‌، تنها خواسته من از زندگی در آن لحظه ها مرگ بود . . . آری من از این زندگی مرگ می خواستم من از لحظه حال مرگ در لحظه آینده را میخواستم ! اما بالاخره . . . قلب هر کسی در لحظه ای از کار می افتند انگار زندگی قول مرگ را به ما داده است پس منتظر نشستم به دیوار زل زدم تا آن لحظه فرا برسد اما حال میفهمم که برای مردن حتما لازم نیست قلبمان از کار بی افتد همین که دیگر هیچ امید و انگیزه ای ندارم کافیست ‌. من یک مرده متحرکم]

گفتاورد

وسط این همه بی نظمی ‌، ‌شلختگی ‌، بی حالی ‌، کلافگی ‌، ‌تنبلی ‌خواستم بندازم تو جاده موفقیت و به هدفام نزدیک شم ولی به منظور تخلیه بار ترافیکی جاده یک طرفه شد ‌.

گفتاورد

یکی : از زندگیت راضی هستی!؟ من : خودم نه ولی دکتر روانشناسم آره🌹🙏🏻

گفتاورد

مغزم‌ مثل بخش انتقال امتیاز در دست تغییرات است و هم اکنون فعال نیست ‌.

گفتاورد

بامهربون‌بودن یا‌زیادی‌سردبودن‌فقط‌خودتوپشیمون‌میکنی‌ اونی‌که نخوادت‌نمیخوادت‌هرطوریم‌که‌میخوای‌باش چه‌مهربون‌باشی‌چه‌سردباشی ولی‌اونی‌که‌بخوادت‌همه‌جوره‌تحویلت‌میگیره حتی‌اگه‌معتاد‌کف‌خیابون‌باشی‌ ‌. ‌. ‌.

گفتاورد

لازم‌نکرده‌کسی‌متأسف‌باشه‌بامتأسف‌بودن‌هیچی‌درست‌نمیشه‌فقط‌منظورایی‌که‌طرف‌عینانمیتونه‌بگه‌رسونده‌میشه ‌. ‌. ‌.

گفتاورد

رویاهات‌میکشنت‌جلو‌ ‌، ‌خاطرات‌میکشنت‌عقب ‌

گفتاورد

اگر‌مقام‌ماندنی‌بود‌ ‌، ‌به‌تو‌نمی‌رسید ‌.

گفتاورد

انگار‌یکی‌گردن‌کودک‌درونمو‌گرفته‌داره‌خفه‌اش‌میکنه‌ ‌¡ کودک‌درون‌من‌باهام‌قهره‌و‌هر‌روز‌ازم‌دورتر‌و‌دورتر‌میشه‌ ‌‌. اون‌تنهاست‌‌ ‌. ‌. ‌.

گفتاورد

هر‌موقع‌فکر‌کردی‌بقیه‌‌قراره‌کنارت‌باشن‌‌کله‌اتو‌چنان‌بکوب‌تو‌دیوار‌که‌کف‌و‌خون‌بالا‌بیاری‌ .

گفتاورد

من‌دارم‌‌قابلیت‌سونیکیمو‌از‌دست‌میدم‌ ‌. قبلا‌همه‌کارامو‌سونیکی‌انجام‌می‌دادم‌ ‌. الان‌حلزونااز‌پشت‌پنجره‌ازم‌می‌پرسن‌کمک‌نمی‌خوای ‌؟

گفتاورد

کاش‌یادمان‌بماند... چگونه‌رها‌شدیم‌‌ ‌. کجا‌رها‌شدیم‌ ‌. وقتی‌رها‌شدیم‌چه‌حالی‌داشتیم‌ ‌. تا‌دیگر‌باز‌نگردیم!

گفتاورد

مپرس‌از‌من‌چرا‌در‌پیلهٔ‌عشق‌تو‌محبوسم که‌عشق‌از‌پیله‌های‌مرده‌هم‌پروانه‌می‌سازد‌؛