با سالام و احترام، من گوشیم خاموش شده بود زدم به شارژ، بعد رفتیم خونه مامان بزرگم برگشتیم (یاد گوشیم نبودم) هیچی دیدم گوشیم نیست همه جا رو گشتیم و.. نبود، چون پریز بالا مبل بود زیر مبل رو دیدم و اصن همه جا رو بررسی کردم، بعد یک هفته زندگی سالم بدون گوشی، مامانم مبل رو کشید کنار تا جارو کنه خوب دقت کنید گوشی بین دیوار و قالی بود😑😑😑😑

اول امسال، روز روضه‌ی شیر خداست.. روز ضربت خوردن مولا علی، آقای ماست.. «روزپنجم» می کنیم آغاز «تبریکات عید» حفظ حرمت لازم است آخر علی مولای ماست.. (همون حرف قبلی؛ هرکسی یه اعتقادی داره😉)

سال مودی (احساس میکنم یکی اینو گذاشته بود)

او منتظر است تا که ما برگردیم، ماییم که در غیبت کبری ماندیم..)؛

این آخرین اسلایس چارسو هست دیگه انگشتت رو بردار برو به چشمات استراحت بده 🎀

بلههه اینطوره (اعتقادی نداری اشکال نداره نظر نده)

شما هم؟ مثلا تو یه موقعیت جدی مامانم لباس نوزاد نشونم داد گفت این لباسو نمیخوای؟؟؟

شما هم اینطوری هستید یا من فقط...؟

غیر از اینه؟