گفتاورد

ما همه در اسارت خاک بودیم.ما از خاک نبود که گریختیم...از ان ها گریختیم که حرمت زمین را با گام های الوده می شکستند. نادر ابراهیمی
ما همه در اسارت خاک بودیم.ما از خاک نبود که گریختیم...از ان ها گریختیم که حرمت زمین را با گام های الوده می شکستند. نادر ابراهیمی
من که از درون دیوار های مشبک...شب را دیده ام و من که روح را چون بلور بر سنگ ترین سنگ های ستم کوبیده ام من که به فرسایش واژه ها خو کرده ام و من_باز آفریننده ی اندوه هرگز ستایشگر تقدیر فروتن نخواهم بود و هرگز تسلیم شدگی را تعلیم نخواهم داد.. (نادر ابراهیمی)