ایده
گردونه رو چرخوندم بعد رفتم کوییز روزانه اومدم بیرون تو گردونه شانس هنگ کرده بود دوباره چرخوندم این اومد😂 اومدم زرنگی کنم 😂
یبار با پسرخاله مامانم تو خونه ی مامانبزرگ مامانم طبقه ی بالاش بودیم، در بالکن باز بود یه کبوتر اومد تو اتاق من جیغ زدم رفتم پایین پسرخاله ی مامانم همینطوری نشسته بود.