 𝐩𝐨𝐞𝐭)  2 ماه پیش
  𝐩𝐨𝐞𝐭)  2 ماه پیش 
_باز باران بی ترانه؛ توی جنگل های گیلان در پی انسان ویران یا جوانی با قلب پیران در پی قدری محبت؛ یا فرار از درد و مهنت روزگاری سرد و تاریک کوچه های دردمند باریک. . .:)💔 -رهگذر🌱- "با تغییراتی از شعر اصلی و شعرهای بزرگواران دیگر"
 𝐩𝐨𝐞𝐭)  2 ماه پیش
  𝐩𝐨𝐞𝐭)  2 ماه پیش 
_باز باران بی ترانه؛ توی جنگل های گیلان در پی انسان ویران یا جوانی با قلب پیران در پی قدری محبت؛ یا فرار از درد و مهنت روزگاری سرد و تاریک کوچه های دردمند باریک. . .:)💔 -رهگذر🌱- "با تغییراتی از شعر اصلی و شعرهای بزرگواران دیگر"
 𝐩𝐨𝐞𝐭)  6 ماه پیش
  𝐩𝐨𝐞𝐭)  6 ماه پیش 
ای بغض فرو خورده مرا مرد نگهدار؛ تا دست خداحافظی اش را بفشارم... . . . حافظا دیدی که کنعان دلم بی ماه شد؟ یوسف من تا ابد همنشین چاه شد:(
 𝐩𝐨𝐞𝐭)  10 ماه پیش
  𝐩𝐨𝐞𝐭)  10 ماه پیش 
یلدا به کامتان...انار صاربانتان...خوشی بارتان... اینا همش حرفه...مهم تبریک آموزش پرورشه که با یه امتحان ترم فرداش یلدارو کاملا به کام میکنه:)🌹🌹🌹 پیشاپیش یلدا بر وجود سردشان گرما؛بر وجود تاریکی ها نور؛و بر وجود غمهاتان خوشی باد:)... یلدا فرصتی شد...تا یک دقیقه بیشتر؛به تو فکر کنم و پس؛چون پایین به یغما بروی...
 𝐩𝐨𝐞𝐭)  10 ماه پیش
  𝐩𝐨𝐞𝐭)  10 ماه پیش 
نه من دگر همانم که بودم،نه تو دگر هستی:)... نه دنیایی نه رنگی؛نه رویایی نه جنگی جسمم؛اما روح!... من بی تو...زنده ی مرده شدم... اما تو گویی؛مرده ی زنده شده ای...
 𝐩𝐨𝐞𝐭)  10 ماه پیش
  𝐩𝐨𝐞𝐭)  10 ماه پیش 
-گاهی عاشق که می شوم یا زلف راهب که میشوم گاهی آرام که میشوم یا بوی باران که میشوم یاد سنگت باد میشود بر وجود سروم صار میشود گاهی برگ خزان دیده میشوم یا که خاک نم دیده میشوم اما...تو نمیروی از یاد هرگز چون نقشی بر سنگ بارز:) -رهگذر...🌱
 𝐩𝐨𝐞𝐭)  1 سال پیش
  𝐩𝐨𝐞𝐭)  1 سال پیش 
مینویسم؛برای تویی که فرسنگ ها دوری از من نه در نقشه؛بلکه در کشور قلبت! من کجای آن جهانم؟!گویا...منی درقلبت وجود ندارد حتی! بگو؛صدایم کن..صدایم کن و بگذار قلب بینوایم آرام بگیرد... من!همان ساده دلم که دچار توفان نگاهت شد و از گله گریخت و اکنون؛مفقود و در طعمه ی گرگ است..تو مرا به کجا کشاندی بنگر...
 𝐩𝐨𝐞𝐭)  1 سال پیش
  𝐩𝐨𝐞𝐭)  1 سال پیش 
سهم من از تو خاطره هایت شده است شب جمعه ها؛بهشت جایت شده است سهم من از صدایت؛پژواکی بی انتهاست پژواکی روح آ..زار؛چونان ج..لادی بی احساس روحم در این میان؛نا..بود که هیچ؛از بین رفته کامل میان این دنیا و بهشت؛بهشت انتخابم شده است می آیم پیشت امشب بزودی تا این دل ارام گیرد هرچند یادگارم در این میان؛همچو تو سنگی سرد میشود..:)!
 𝐩𝐨𝐞𝐭)  1 سال پیش
  𝐩𝐨𝐞𝐭)  1 سال پیش 
ماه شب های تارم؛دچار ماه گرفتگی شده است؛پشت خورشید رفته و پنهان شده است! آسمان قلبم با نبودش تیره و تاریک است؛پژواک صدایش هردم در گوش است:) صدایش میزنم اما...انعکاس فریادم در کوه ها برمیگردد و او؛بر نمیگردد!:)💔 نوح نیستم؛روح شدم؛کوه نیستم؛از اشک اینبار کو...ر شدم!:)
 𝐩𝐨𝐞𝐭)  1 سال پیش
  𝐩𝐨𝐞𝐭)  1 سال پیش 
ماه شب های تارم؛دچار ماه گرفتگی شده است؛پشت خورشید رفته و پنهان شده است! آسمان قلبم با نبودش تیره و تاریک است؛پژواک صدایش هردم در گوش است:) صدایش میزنم اما...انعکاس فریادم در کوه ها برمیگردد و او؛بر نمیگردد!:)💔 نوح نیستم؛روح شدم؛کوه نیستم؛از اشک اینبار کو...ر شدم!:)
 𝐩𝐨𝐞𝐭)  1 سال پیش
  𝐩𝐨𝐞𝐭)  1 سال پیش 
آدمک آخر دنیاست بخند!...آدمک م..رگ همینجاست بخند دستخطی که تورا عاشق کرد؛...شوخی کاغذی ماست بخند! آدمک خ..ر نشوی گریه کنی!...کل دنیا سراب است بخند آن خدایی که بزرگش خواندی؛...بخدا مثل ط تنهاست بخند:)!
 𝐩𝐨𝐞𝐭)  1 سال پیش
  𝐩𝐨𝐞𝐭)  1 سال پیش 
صدایت میزنم جانا؛جوابم میدهی جانم صدایت میزنم بازهم؛جوابی ندارم اما من:) خیال صدایت این روز ها؛مرحم جانم شده است گوشه ی خانه ندایت؛موسم روحم شده است گرجه رفتی و گذر کردی ز من اما خاطراتت اینبار؛قا..تل روحم شده است!🥲
 𝐩𝐨𝐞𝐭)  1 سال پیش
  𝐩𝐨𝐞𝐭)  1 سال پیش 
گاه گاه انسان ها؛تشنه یک لبخند میشوند! آدمیزاد است دیگر!دوست دارد دق کند! گوشه ای بنشیند و هق هق کند:) گاه گاه آرامش هق هق هایش یک آغوش است! گاه گاه؛تشنه ی یک لحظه گذشت:)...
 𝐩𝐨𝐞𝐭)  1 سال پیش
  𝐩𝐨𝐞𝐭)  1 سال پیش 
میان گریه هام؛ناخودآگاه لبخندی میزنم...لبخندی از جنس سکوت و آرامش؛سکوتی از جنس رهایی؛رهایی از جنس تنهایی؛تنهایی از جنس سنگی سفید؛در آغوش آفتاب و درختان:)🫂💗