دوستان امروز تو کلاس ما گلاب به روتون یکی بالا اورد بعد همه رفتن بیرون تا سرای دار بیاد و تمیز کنه اونجارو.. بچه ها ۲ ردیف وایساده بودن و .. بعد بچه پایه های کلاس اومدن کت واک رفتن و.. دست میزدیم و فلان بعد یهو ناظم اومد گفت خفه شین لال شین و دهناتونو ببندین.. بار اولش هم نیست که فوش میده.. وقتی ناظم مدرسه اینجوری رفتار کنه از بچه ها هم چیزی بعید نیست.. خواستم بگم قدر ناظم مودبتون رو بدونین
1403/8/17 پنجشنبه خب خب من توی یه همچین روزی از شهر خودمون پا شدم رفتم تهران و بهترین دوست مجازیم رو دیدمممممممم (همین کاربری که تگ کردم😔) این لحظه رو برای همه تون آرزو میکنم😔💕 و یه تشکر ویژه از تستچی که باعث شد من بتونم والریا رو پیدا کنمممم😭😭😭 (اینم عکسمونننن*)
اگه فکر میکنی که هیچی نداری، باید بگم تو خیلی چیزا داری که بقیه ندارن.. مثلا دماغی داری که کیپ نیست و آبریزش نداره.. برو برو خداتم شکر کن
من وقتی میگم "من توی رویاهام زندگی میکنم" بقیه فک میکنن که آره یه حرفی بود زدم دیگه.. اما نه من واقعا تو رویاهام زندگی میکنم.. مثالش هم میزنم تا بهتر متوجه شین: من داشتم برای خودم چیز میز تصور میکردم و.. حدود ۱ ساعت اینا ادامه دادم.. بعد با خودم گفتم این همه اتفاق خوب رو چرا هنوز به دوست مجازیم نگفتم؟( هرچی که بشه رو بهش میگم) و بعد چند دقیقه تازه فهمیدم اونا همه تو تصوراتم بودن.. چه غم انگیزه اون لحظه که میفهمی زندگی فیلم و داستان نیست و واقعیه..
خب وقت مشورته.. دوستان من امروز بافت موهام رو که ۷ یا ۸ روز نگه داشته بودم رو باز کردم.. بعد موهام فرفری شده بود اابته فقط یه قسمتیش رفتم مدرسه و همه گفتن وای چه نازنازی شدی و .. و یکی از دوستام هی مسخره م میکرد.. جدا از اون همش هی میگفت بهت نمیاد.. همیشه م من و کسایی که روشون کراش میزنم رو مسخره میکنه.. حتی یه بار یکی بهم اعتراف کرد، اون دوستم گفت از چی تو خوشش میاد؟ پ ن: ( این رفیقم خودش بهم اعتراف کرده بوده قبلا*) نظری؟ سخنی؟
سلاممم کسی اینجا هست که زنجانی باشه؟ اگه اره کدوم مدرسه اینننن؟این زیر بگین هم مدرسه ای پیدا کنیممم مرسیممنون انگور هم نکنین بازم مرسیممنون
دوستان من خیلی دوست دارم با یکی که تازه اومده کلاسمون دوست شم ولی نمیدونم چطوری.. ایده ای دارین؟یه نکته: طرف نماینده کلاسمونه(مبصر*)
۲ مهر ۱۴۰۳: امروز توی کلاسمون دبیر نداشتیم.. بعد ناظم اومد، جلوی همه منو بلند کرد اسممو پرسید یه تیک انضباطی بهم زد، چرا؟ چون فقط منو دید که مقنه سرم نبود.. کل کلاس هم رنگ مو داشتن هم ناخون هم ارایش عروس و کرده بودن.. ۲ تام از بچه ها منو مسخره کردن و بهم خندیدن.. حتی انتظامات هایی که دسته گل و محبوب ناظمان هم رعایت نمیکنن.. من بزور گریه م رو نگه داشتم تا جلوشون گریه نکنم.. به هر حال هیچ وقت نه ناظممون رو میبخشم نه اون ۲ نفر رو. (اومدم خونه کلی گریه کردم حتی وقتی زنگ اخر خورد هم همینطور..)
میدونین.. من با خودم فک میکردم امروز ( ۳۱ شهریور) یعنی آخرین روز تابستون قراره عالی پیش بره.. اما از همون صبحش خوب نبود.به نظرم ۳۱ شهریور یه جمعه بزرگه.. امیدوارم ۳۱ شهریور شما خوب بوده باشه.برا من که نبود.. الانم استرس فردا رو دارم چون اصلا آمادگی دیدن دوستایی که تو این ۳ ماه یادی ازم نکردن رو ندارم،آمادگی درس خوندنو دیدن معلما رو ندارم،آمادگی مودب بودن رو ندارم..تابستون من از هفته پیش شروع شد..تازه فهمیده بودم چطوری لذت ببرم از تابستون.. اما متاسفانه دیر بود.. الکیه که میگن هیچوقت دیر نیست..
وای من دوباره دارم به این فکر میکنم که سال دیگه همه میخوان بیان از اون موقعی که چارسو نبود بگن و کلی تست راجبش بسازن.. مثلا بگن همه بیشتر استوری میزاشتن و بلاگ شلوغ تر بود.. الان من خودم از وقتی چارسو آومده زیاد بلاگ نرفتم.. بعد خیلیا قراره از تستچی برن و کاربرای جدید بیان و بگن واااای کاش من اون موقع که ممد داشت این قابلیت رو اضافه میکرد بودم.. آره دیگه اینطوری؛ 24 شهریورر
دارم به این فکر میکنم که سال دیگه بعضیا میان این اسلایس های قدیمی مارو پیدا میکنن و به عنوان سم ترین اسلایس های تسچی ازشون تست میسازن.. خب و یه نکته بی ربط : اکثرا همه تو اسلایس هاشون بدون هیچ دلیل خاصی تاریخ میزنن😔👍🏻 اوکی اگه دارین تست میسازین این اسلایس هم بزارین دیگه☺ تاریخ ۲۴ شهریور سال ۱۴۰۳
من یه دوست صمیمی دارم، که نه با هم زیاد بیرون میریم، نه زیاد به هم زنگ میزنیم، نه با هم چت میکنیم، هیچی.. ولی خب اگه همو ببینیم دوباره مثل قبل با هم حرف میزنیم و صمیمی میمونیم..
به نظرتون این اسلایس شبیه همون 'کمک' نیست؟ به هر حال خوشحالم که همچین چیز باحالی اومد.. به نظرم از استوری بهتره😔 الان کلی میم و پست از این قابلیت میاد😂 به هر حال اینم از اولین اسلایس من 23 شهریور😒