گفتاورد
عکس

کورالین | نیل گیمن کورالین میخواست چیزي بگوید مثل " ببخشید" یا " دفعه قبل طول مسیر کمتر نبود؟" اما ناگهان، نور شمع مثل اینکه کسی دستش را روي آن گذاشته باشد، از بین رفت. صدایی آمد و سریع رفت، کورالین میتوانست تپش بالاي قلبش را در قفسه سینه‌اش حس کند. یکی از دست هایش را بیرون آورد... و چیزي مثل تار عنکبوت که دست و صورتش را نوازش میکرد، حس کرد. در انتهاي راهرو، نور الکتریکی کور کنندهاي در دل تاریکی میدرخشید. زنی کنار نور، به صورت شبح مانند، روبه‌روی کورالین ایستاده بود.

گفتاورد
عکس

کورالین | نیل گیمن کورالین به گربه گفت: وقتی کوچولو بودم، تو خونه قدیمیمون، پدرم منرو میبرد تو زمینهاي خالی که بین خونهمون و مغازهها بودن. واقعا جاي خوبی براي قدمزدن نبود. مردم چیزهایی مثل اجاقهاي قدیمی، ظرفهاي شکسته، عروسکهاي بی دست و پا، قوطیهاي خالی و بطريهاي شکسته اونجا میانداختن. مامان و بابا ازم میخواستن قول بدم هیچوقت نرم اونجا، چون پر از چیزهاي تیزه و ممکنه به کزاز و اینجور چیزها مبتلا بشم.

گفتاورد
عکس

هورااااراراراراراراراایاستاسافاذردژپ

گفتاورد
عکس

واقعا نمیدونم چطوری بعضیا برای شکست عshقی ناراحت میشن وقتی غم های بزرگتر هست💔

گفتاورد
عکس

هیچکس: چطوری میخوای مشکلاتتو حل کنی؟ من:

گفتاورد
عکس

نیازمند یک الستور جایزه برای پیدا کردن الستور: ۱ میلیون دلار

گفتاورد
عکس

تاریخ از یاد نخواهد برد داستان مردی را که همه چیزش را برای عزیزانش داد غافل از اینکه در آخر به دست آنان فدا شد

گفتاورد
عکس

بیاین قبول کنیم درونگرا ها خیلی نازن

گفتاورد
عکس

چویا :دیشب یه کابوس خیلی وحشتناک دیدم و تو توش بودی... دازای :و...؟! چویا :منظورت از "و" چیه؟!اینکه تو توش بودی به اندازه کافی واسه یه کابوس بد نیست؟! دازای : ....

گفتاورد
عکس

ساکورا: دو برابر اندازه ای که دوسم داری دوست دارم ساسکه-کون :) ساسکه: ولی ساکورا.. دو برابر صفر همون صفره. ساکورا: ساسکه:🕶