گفتاورد
بدترین حسی که داشتم واسه وقتی بود که دیدم بابام وقتی بهش نیاز دارم نیست و قرار هم نیست که هیچوقت باشه ، این انتخاب خودش نبود و فقط خدا انتخاب کرد که زود اونو ببره پیش خودش . اما من حالا باید احساساتم و سرکوب کنم تحمل کنم درحالی که هیچوقت دیگه به خاطره صبوریم بهم افرین نمیگه و هیچ شادی پس از تحمل سختی با اون در انتظارم نیست .