خاطره

کمک فوریییی ،از اول اول می گم . ما یه اکیپ ۵ نفره تو مدرسه ایم ولی واقعا دارم از دستشون ناراحت می شه تو اسلایس قبلی یه کارشون رو گفتم ،دوستیم یه برچسب های داره شفافن تو کتاب داشتیم می نوشتیم گفتم عه به منم می ده ،گفت نه زنگ تفریح دیدم یکی داره روش نقاشی می کشه گفتم از کی گرفتی گفت خانم ....... واقعا ناراحت شدم بعد من درسم واقعا خوبه ولی اونا نه برنامه ی استخر دوباره چیدن و به من اصلا نگفتن و وقتی فهمدیم که دوستم مایا گفت میای مامانم گفته ایلین میاد یا نه ؟ چی کار کنم؟🥲کارای دیگه کردن جا نمی شه

خاطره

من یکی از بزرگ ترین افتخارات زندگیم رو به دست اوردم دختره تو کلاسمون برگشته می گه من هم روشنگران قبول شدم ولی نرفتم امروز سر کلاس ریاضی برگشت گفت خانم می دونستید تیزهوشان دو بار بهم زنگ زده بیا بعد معلممون هم برای تیزهوشانه گفت تیزهوشان که زنگ نمی زنه منم برگشتم گفت اتفاقا دیشب از امریکا با هام تماس گرفتن گفتن برم هاروارد با لحن گریه گفتم ولی هرچی التماس کردن نرفتم 😂 کل کلاس رفت رو هوا ، برگشت گفت تو تیزهوشان قبول نشدی به ما چه ؟؟ برگشتم گفتم بدون امتحانم منو می خوان چی می گی😂😂

خاطره

از اول شروع می کنم من از یک شنبه مریض بودم و نرفتم مدرسه تا چهارشنبه که رفتم وقتی رفتم یکی از دوستام برگشت به گفت راستییی می خوایم بریم با بقیه استخر میای؟ بعد یه دفعه اینجوری شد نه نه هیجی ولش کن نیا بعد گفتم چرا؟ گفت بیای هممون رو مریض می کنی گفتم عزیزم اگه قرار بود مریض شی داخل کلاسمون ۱۲ نفر مریضن و منم از بچه ها گرفتم از اونا هم می گرفتی اون یکی برگشت گفت راس می گه دیگه اصلا نیا تو بیای ما نمیام منم گفتم کارتون زشته خوب اصلا چرا بهم گفتید ؟ الان بگم بهشون ناراحت شدم یا نه؟