گفتاورد
عاقبت زیادی نگران بودن برای بقیه رو ، سعدی توی گلستان میگه: شخصی همه شب بر سر بیمار گریست چون روز شد او بمرد و بیمار بزیست=)))
عاقبت زیادی نگران بودن برای بقیه رو ، سعدی توی گلستان میگه: شخصی همه شب بر سر بیمار گریست چون روز شد او بمرد و بیمار بزیست=)))
خواهرم مرا در کمد انداخت و در را بر رویم قفل کرد... با خود فکر کردم او سنگدل ترین خواهر دنیاست.... از کمد که بیرون آمدم، سربازان خواهرم را کشته بودند🙂
قانون امروز : اگه یه چیزی رو نمیتونی تغییر بدی قبول کن ، اگه نمیتونی قبول کنی ،تغییرش بده