موقعیت: تو از دروس یازدهم متنفری چون اصلا نفهمیدی و کلا مضخرفن و .... امتحان نوبت اول دادی، امتحان نوبت دوم دادی، واسه نهایی عر زدی و از همه مضخرف تر شهریور هم امتحان دادی و الان هم معلما میخوان آغازین از همون دروسی که بلد نیستی بگیرن و قراره بعدشم ترمیم نمره کنی و از همششششش بدتر... کنکور هم داری...
نم نم باران به شیشه ی ماشین برخورد میکرد و برف پاک کن مدام و بی خستگی ، آنها را کنار میزد. چیزی جز نوای باران و قیژقیژ برف پاک کن شنیده نمیشد. آسمان به رنگ خاکستری درآمده بود و خورشید تازه نفس، کم کم بر ابرها غلبه میکرد. فیلیپ تته پته کنان سکوت را شکست:"میتونم خواسته ای داشته باشم سرورم؟" پرنس مشتاقانه به او نگاه کرد و سری تکان داد. فیلیپ خواسته اش را به زبان آورد:"میشه این لحظه رو فراموش کنید؟".... رمان جادوی قلب ها به زودی....🤗❤💫
