گفتاورد
ℰ𝓂𝒾𝓁𝓎 2 ماه پیش
عکس

من آن توام مرا به من باز مده… مولانا

گفتاورد
ℰ𝓂𝒾𝓁𝓎 2 ماه پیش
عکس

دلبر و یار من تویی رونق کار من تویی باغ و بهار من تویی بهر تو بود بود من خواب شبم ربوده‌ای مونس من تو بوده‌ای درد توام نموده‌ای غیر تو نیست سود من جان من و جهان من زهره آسمان من آتش تو نشان من در دل همچو عود من جسم نبود و جان بدم با تو بر آسمان بدم هیچ نبود در بین گفت من و شنود من مولانا

گفتاورد
ℰ𝓂𝒾𝓁𝓎 2 ماه پیش
عکس

چه زیبا گفت مولانا: نه تو آنی که همانی نه من آنم که تو دانی...

گفتاورد
ℰ𝓂𝒾𝓁𝓎 2 ماه پیش
عکس

خزان مرید بهارست زرد و آه کنان نه عاقبت به سر او رسید شیخ بهار چو زنده گشت مرید بهار و مرده نماند مرید حق ز چه ماند میان ره مردار به سوی باغ بیا و جزای فعل ببین شکوفه لایق هر تخم پاک در اظهار چو واعظان خضرکسوه بهار ای جان زبان حال گشا و خموش باش ای یار… مولانا