جدی این ایده که به جای اندینگ،اوپنینگ فصل اول روگذاشته بودن محشر بود. کلا این قسمت، یه جمع بندی خیلی خوب داشت از بهترین قسمتای سولو. شخصیت پردازی هانتر چا هه هم بیشتر روش کار شده بود و یسری تئوری های عجیب غریب میشد از توش دراورد، برای مثال ایلهوانگ اونجا چکار میکرد یا اصلا چطوری رفته بود؟ و مهم تر از همه، بخش جهان پردازی که تو این قسمت خیلی خوب بهش پرداخته شده بود. بی صبرانه منتظر فصل سوم هستم
اسپویل سوسکی از پست جدید پستسازان گرامی و ناظران کارکشته، نظری، نکته ای هست دوست داشته باشید که تو پست باشه؟
"هیچ چیزی در این دنیا ناپایدارتر و توهمیتر از انسان نیست؛ من یک اشتباه رو دوبار تکرار نمیکنم" درسته که اسکارلت خیلی رنج کشید، ولی بارها و بارها به رز خیانت شد، توسط کسایی که فکر میکرد دوستانشه!
شاید براتون جالب باشه ولی اون پوستر، مورچه نیست و موریانهست حالا موریانهها، موجوداتی هستن که از ج.سد انسانها تغذیه میکنن پس...این یعنی معنی این پوستر خیلی عمیق تر و دارک تر از اون چیزیه که فکرشو میکنید!
برای اولین بار متوجه لبخند او شد. با تمام صورتهایی که تا کنون از او دیده بود فرق داشت. واقعی بود. گویی در آن لحظه، او واقعا حضور داشت. به یاد حرفهای فیونا افتاد. صداقت. ولی آیا تنها صداقت بود؟ اگر فقط صداقت بود، پس چرا او؟ چرا او؟
هممون انقدر درگیر صابون شدن کاراکترا بودیم که متوجه نشدیم... برای اولین بار ویلن اصلی و قهرمان اصلی داستان دارن همو ملاقات میکنن! (بیخیالش فیودور 🛐)