شاید براتون جالب باشه ولی اون پوستر، مورچه نیست و موریانهست حالا موریانهها، موجوداتی هستن که از ج.سد انسانها تغذیه میکنن پس...این یعنی معنی این پوستر خیلی عمیق تر و دارک تر از اون چیزیه که فکرشو میکنید!
شاید براتون جالب باشه ولی اون پوستر، مورچه نیست و موریانهست حالا موریانهها، موجوداتی هستن که از ج.سد انسانها تغذیه میکنن پس...این یعنی معنی این پوستر خیلی عمیق تر و دارک تر از اون چیزیه که فکرشو میکنید!
برای اولین بار متوجه لبخند او شد. با تمام صورتهایی که تا کنون از او دیده بود فرق داشت. واقعی بود. گویی در آن لحظه، او واقعا حضور داشت. به یاد حرفهای فیونا افتاد. صداقت. ولی آیا تنها صداقت بود؟ اگر فقط صداقت بود، پس چرا او؟ چرا او؟
هممون انقدر درگیر صابون شدن کاراکترا بودیم که متوجه نشدیم... برای اولین بار ویلن اصلی و قهرمان اصلی داستان دارن همو ملاقات میکنن! (بیخیالش فیودور 🛐)
دارم پست چگونه ناظر و سازنده خوبی باشیم میسازم حرفی، سخنی، حدیثی که دوست داشته باشید تو پست باشه؟