
امروز تلویزیون رو روشن کردم دیدم گولظار داره به عنوان رییس فدراسیون پدل حرف میزنه دیگه کم مونده شریعتی به عنوان حجت السلام والمسلمین گولظار متخصص اسلام شناسی دعوتش کنه سمت خدا 🗿🤡
امروز تلویزیون رو روشن کردم دیدم گولظار داره به عنوان رییس فدراسیون پدل حرف میزنه دیگه کم مونده شریعتی به عنوان حجت السلام والمسلمین گولظار متخصص اسلام شناسی دعوتش کنه سمت خدا 🗿🤡
اولین باره دارم نقاشی پیکسلی میکشم و از بزرگترین اشتباهاتم این بوده که روی بوم کوچیک نقاشی بزرگ تر از اندازش کشیدم که این پدرمو موقع خط کشی در اورد و اینکه از ابرنگ استفاده کردم چون طیف رنگیش بیشتر بود ( که البته توانایی ترکیب رنگم صفرههه) و اصلا حواسم نبود که پخش میشه و نمیشه پیکسلی رنگش کرد خلاصه که اینطوری شد به عنوان اولین بار به نظرم خیلیم بد نشده
اون روزی یه چیزی از رفیقم میخواستم کاملا رندوم صداش کردم و دستمو به نشانه ی پول تکون دادم یکم فکر کرد گفت : آب میخوای؟ . . شاید بهش بخندید و بگید وای این دیگه کیه ؟🤣 ولی واجبه بدونید من واقعا آب میخواستم 🗿☠️😶🌫️ پ ن : بر اساس واقعیت 🌚✨
امروزرفتمتومیدونجلویخونمونیهدوریبزنمووضعیتیکهباهاشمواجهشدماینبود: ۱.یهپسرهداشتچالشمیرفترفیقاشمداشتنازشفیلممیگرفتنجالبشاینبودکهتوهواییکهسگمیلرزهتیشرتداشتوروزمینخیسباکلهمیچرخید🤯🗿 ۲.یهمامانهبچههاشوآوردهبودبازیکنناونامداشتندورستونمیچرخیدنواهنگیکهمامانهپلیکردهبودومیخوندناسماهنگ؟اهنگاسکوییدگیم🗿😐 ۳.زیرتابلویورودحیواناتخانگیممنوعچندنفرباسگاشونداشتنقدممیزدنوزیرتابلویرعایتحجابیهزنهبدونشالداشتالتماسگوربارومیکرد(دنیایموازی😂)
هیچ نبود و هیچ نخواهد ماند... اخر خودمم و خدایم و مسائل ریاضیم و البته یک صفحه ی شطرنج و کتاب های شعرم...
وقتی وارد مدرسه ی جدید شدم یه دوست صمیمی داشتم امارفت وبادونفردیگه دوست شدوکلا منو فراموش کرد ... یه دوست دیگه هم داشتم که رابطه ام باهاش خیلی صمیمی نبود.این دوستم مامانش معاون مدرسمون بوداون دوست صمیمیم هم باباش دبیرمون بود. یه روز این دوستم گفت که دیروزبااون دوست صمیمیم رفتن طبقه سوموازمایشگاه هارو دیدن ( طبقه سوم برای ما ممنوعه) امروزمیخواست بره ازمامانش دوباره اجازه بگیره و بریم سه تایی ببینیم.خلاصه ماسه تایی رفتیم خوش گذرونیدم ازاون روزبادوست قبلیم رابطم بهتر شد و ممنون اون یکی دوستمم...
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟... بی وفا حالا که من افتاده ام ازپا چرا ؟... خوش به حالت شهریارا او فراموشت نکرد من چه گویم که دگر خاطره ای هم نیستم...