

نازنینم، بیا برایت از داستان دست ها بگویم؛ دست هایی که هرگز به هم نرسیدند، همانی که فرصت بوسیدن یکدیگر را نداشتند. آن دست هایی که در زمستان در کنار هم نبودند تا با نیروی میانشان یکدیگد را گرم و آتشین کنند. از آن دست هایی برایت نقل کردم که هیچگاه در هم قفل نشدند...تا روزی از هم جدا شوند.