گفتاورد


جان بابا، هرشب این دیوانهدل با من شوریدهسر در گفتوگوست کز چه دارد، مرد عامی حق رأی لیک زن با صد هنر محروم از اوست مرد و زن را در طبیعت فرق نیست فرقشان در علم و فضل و خلق و خوست مرد نادان در شمار چارپاست مغز خالی کمبهاتر از کدوست بانوی عالم به از بیمایه مرد «دشمن دانا به از نادان دوست» خار و خس را، چون در این گلشن بهاست گل چرا بیقدر با صد رنگ و بوست از چه حق رأی دادن نیستش آن که، جان را گر بگیرد حق اوست _رهی معیری