اغا امروز داشتم تو اکانتای بقیه سر میزدم که با این صحنه مواجه شدم و فهمیدم از این به بعد علاوه بر کامنتای پستاتو حمایت کردم حمایتم کن کامنتای اسلایساتو لایک کردم اسلایسامو لایک کن هم میگیریم 🤝😂💀
اغا امروز داشتم تو اکانتای بقیه سر میزدم که با این صحنه مواجه شدم و فهمیدم از این به بعد علاوه بر کامنتای پستاتو حمایت کردم حمایتم کن کامنتای اسلایساتو لایک کردم اسلایسامو لایک کن هم میگیریم 🤝😂💀
میدونی دلیل تو گوشی بودن خیلیامون شاید اینه که میخوایم از دنیای واقعی فرار کنیم میخواییم از اون فکرای منفی ، استرس زایی که میاد به ذهنمون از اون اورثینک هایی که قراره تا اخر شب باهامون باشه فرار کنیم نمیدونم از اون سناریو هایی که مغزمون میسازه و باعث میشه تا اخر شب بهش فک کنیم فرار کنیم و سعی میکنیم حداقل با گوشی از این فکرا دور باشیم... هوم!؟ 😶🌚
سلام اغا میخوام یه اتفاقی رو براتون تعریف کنم برا همین امروزه و ازتون راهنمایی میخوام ما تو مدرسه یه اکیپ 4 نفره بودیم بعد سال نهم اکیپ بهم خورد یعنی رابطه با یکیشون به هم خورد ولی به خاطر اینکه اکیو خراب نشه باهاش حرف زدم بعد یه هفته پیش یه اتفاقی افتاد من و دوست صمیمیم و اون دو تا قهر کردیم بعدش امروز دوست صمیمیم رف باهاشون اشتی کرد یعنی رسما اومد جلوم ایستاد تو چشام زل شد خن. ج. ر. و فرو کرد توم دارم به این فک میکنم که اون که اونقد غرور داشت که یه ماه با من قهر باشه
ادامه اسلایس قبلی چطور نتونست یه هفته فقط باهاش قهر باشه قهر هم تقسیر اونا بود از امروز صبح هم حالم گرفته شد اخرش رفتم یه گوشه نشستم با تمام توانم گریه کردم که خالی بشم همه هم ناراحت بودن میگفتن باهاشون اشتی کن منم غرورم اجازه نمیده برم با کسی که کاری کرد قهر کنیم بعد اضافه هم اومد اشتی کنم میخندیدم تو مدرسع ولی... بعد دارم به این فک میکنم که اون باهام چون نمتونست با اونا باشه :)
بچه ها امروز داشتم دفتر خاطرات یکی رو میخوندم یه چن تا شعر خیلی قشنگ پیدا کردم یکیشو براتون میزارم ز چشمت چشم آن دارم که از چشم نیندازی به چشمانت که چشمانم به چشمان تو می نازد عاشقت بودم تو گفتی عاشقان دیوانه اند عاقبت عاشق شدی دیدی که خود دیوانه ای چشم وقتی زیباست که پر اشک باشد اشک وقتی زیباست که برای دوست باشد
گاهی وقتا به این فک میکنم که اگه یه خواهر یا برادر کوچکتر نخواسته بودم انقد گریه نمیکردم ها.؟ 🙂🌝
بچه ها میخوام یه مشاوره بگیرم از کسایی که تجربه دارن من با یه کسی تقریبا یه ساله که رفیقم یعنی مث خواهر بزرگترمه خب بعد امسال اردبیل قبول شده برا دانشگاه اختلاف سنیمونم تقریبا میشه گف 4 ساله ولی من خیلی باهاش رفیق شدم و اون دیروز رف اردبیل و من دیگه تهنا شدم یعنی تو اموزشگاه رفیق دیگه ای ندارم و کم کم دارم افسرده میشم دلمم نمیخواد ارتباطم باهاش سرد بشه برا اینکه بهتر با موضوع کنار بیام چیکار بکنم؟ 💀