من یک روز گرم تابستان، دقیقا یک سیزده مرداد، حدود ساعت سه و ربع کم بعدازظهر، عاشق شدم. تلخیها و زهر هجری که چشیدم بارها مرا به این فکر انداخت که اگر یک دوازدهم یا یک چهاردهم مرداد بود، شاید اینطور نمیشد. 📚 دایی جان ناپلئون، ایرج پزشکزاد
📢 قراره توی یک مطلب به سوالات شما در مورد تستچی پاسخ بدیم. سوالات خودتون رو اینجا مطرح کنید تا اونجا پاسخ بدیم
دل کندن از تابستون شاید سخت باشه و فکر صبح زود بیدار شدن و امتحان های مدرسه دردناک بنظر بیاد... ولی ته دلمون مدرسه رو دوست داریم مدرسه به ما موقعیت بینظیری رو میده تا ساعتها در کنار کلی آدم همسن خودمون باشیم ، بازی کنیم ، حرف بزنیم، خاطره بسازیم و دوست هایی پیدا کنیم که حتی ممکنه سالهای سال در کنارمون باشن هیچ چیز مطلقا سیاه یا سفید نیست...
اسلایس ها و چارسو به مرور تکمیل تر میشن و آپشن های تکمیلی براشون میاد به عبارتی اسلایس 🍕 پرملات تر میشه