مدرسه ممکنه جای رومخی باشه قبول!ولی نمصن خاطرات خوب توش زیاد داریم دیگ ؟یکیشو بگو😐💙
اتمام مسابقه | 1400/11/05 |
ظرفیت مسابقه | 50 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | جایزه : 1000 امتیاز و مدال توسط لایک کاربران |
ظرفیت شرکت در این مسابقه تکمیل شده |
یبار خانوممون تصادف کرد نیومد سر کلاس بعد ما هم ساکت بودیم تو کلاس تا کسی نفهمه خانوممون نیست😐😂 زنگ تفریحی خودمون میرفتیم میومدیم •-•💕✨ لایک نکنی به ممد میگم اکتو بپرونه😂💔
خاطره خوشی ندرم😐🥢 ولی یه بار با دمپایی رفتم مدرسه😐🥢 هیچی دیه تا اخر زنگ تو دفتر مدیر بودم😐🥢 مامانمم نمیاورد کفشامو😐🥢 نخند زشته بچه پرو😐🥢 خانم معلمم یه نیکو کاری کرد منو با ماشینش برد خونه خودمون تا ابروم نره😐🥢 میگم نخند بچه😐🥢 خدا اکانت این زلیل مرده بپره که نخنده هر هر تیرتیر و درد😐🥢 بنده عصبانی شدم😐🥢 مامانمم اینقدر منو زد اون روز😐🥢 نزدیک بود از خونه منو پرت کنه بیرون😐🥢 حالا این استیکر مد نشه توسط من صلوات😐🥢 چی زدم این حرقارو میزنم؟ 😐🥢 لایک کن اهان حالا شد🥢😐
زیبا ترینش این بود که هر بار از کلاس میومدم پایین میرفتم پیش دوستام با هم کلی حرف میزدیم و خوش میگذروندیم زنگ بعدم تکرار میشد همیشه این لحظات رو یادمه توی مدرسه یبار با یکی از دوستام اومده بودم کیک شکلاتی داشتم داشتیم حرف میزدیم دیدم تموم شد😅خیلی خوش بودیم لایک نکنی الهی پشه دستات رو بگزه😊
روز تولدم بود وارد کلاس شدم دوست صمیمی کیک کوبید تو صورتم😐
معلممان 3 ماه نیومد عاشق این خاطره ام. مدیر می گفت تابستون جایگزبن این بدترین خاطره بود موافق ها بلایکین تنبل های کلاس بلایکین
3سال پیش کلاس9 بودیم معلم عربیمون ی چندش اخلاقی بود تکون میخوردیم بمون1میداد😑 نزدیک چارشنبه سوری بود منم ترقه برده بودم مدرسه ک با بچه ها بترکونیم حال کنیم😐🗿امتحان عربیم داشتیم کرمای درونم فعال گش تنظیم کردیم وقتی معلم میخواس بیاد تو ترقه کپسولیو روشن کردم گذاشتم لای شوفاژ بعد ما هی منتظر بودیم این بترکه ول نمیترکید😐🗿طرف میز اومد خواس بشینه یدفعه عین بمب باز شد دومتر پرید بالا😹💔بهترین خاطرم بود چون ی معلم بود بی وجدان ک درس درست و حسابیم نمداد امتحاناشم خیل سخ بود.هرچن ک1هفته تنبیه شدم🗿
تو مدرسه بودم معلم حواسش به گوشیش بود من میخواستم بگم معلم درس رو شروع کن گفتم درس معلم رو شروع کن بعد معلم منو نگاه میکنه بعد میوفته دنبالم بچه ها از خنده داشتن می مردن 🤣🤣🤣😐 لایک کنید لطفاً
یک بار پیش دبستانی بودیم بعد برن پیش پلیسا😐بعد یک سوال کردن گفتن اگه یک فرد غریبه رو ببینیم چی کار میکنیم؟ گفتم:اهمیت بهش نمیدیم اونا هم یک بسته مداد شمعی و کارت همیار پلیس دادن بعد هی پز میدادم میگفتم من همیار پلیسم😐👌
والا اصلا من روی خوش از مدرسه ندیدم ک بخام ی خاطره خوش رو بگم😐 همش بدبختی بوده 😐🍊 خانومم موهاتو بکن تو 🥲😐 خانومم تو راهرو ندو 🥲😐
بنام خدا😐💕 هيچى😐🐬
بهترین دوستم که ترکم کرد بغلم کرد
سال هفتم وقتی معلمامون نبودن یکیو میفرستادیم دم در کشیک بده یه وقت نیان اومدنم با یه رمزی مثلا 3 بار پشت هم در زدن بفهمونه بهمون بقیه مونم فلش میذاشتیم یا فیلم میدیدیم یا ران🤣🤣 با اینکه انلاین شد با داداشم نگاه میکردیمو واسه هر قسمت جون میدادیم ولی با دوستات یه چیز دیگس دیگه😂😂😂
من یادمه دوستام واسه عید داشت وسط کلاس میرقصیدن مثل عکس که مشاهده میکنین موهاشون رو مینداختن هوا بعد معلم وارد کلاس شد دهنش وا مونده بود گفت برییییدددد بشینید قصه ما به سر رسید کلاغه بخونش نرسید
من و دوستم تو کلاس تنها بدیم من میز معلم با کفش پاشنه بلند راه میرفتم اون گفت اه..... صداش کفشت خیلی رو مخه منم یه لنگه کفشمو پرت کردم سمتش نامرد جاخالی داد همون موقعه ناظم اومد کفش مستقیم خورد تو سرش.😂😂😂😂
یه روزی بود کلاس فیزیک شیمی داشتیم و باید پلی کپی هاشو میاوردیم من نیاورده بودم و خیلی ناراحت بودم چون از کلاس بیرونمون میکرد معلمش و من دفعه پیشم نیاورده بودم پکر بودم که یه خانمی اومد خانمه هم معلممون بود هم روانشناس هم یه جورایی ناظم یعنی کارای پایه مارو میکرد مثل رسیدگی به تکالیف یا راضی کردن معلما برای وقت بیشتر دادن به تکالیف ناخونا و ... کنترل نمیکرد بعد بهش گفتم چی شده اونم از برگه ها یه نسخه دیگه بهم داد خیلی خوب بود باعث شد اون روز از افتضاح به عالی تبدیل بشه
پیدا کردندوست ارمی کردن دوستان حرف و همدردی تفریح درس خوندن ورزش
ی بار منو بهترین دوستم و چند نفر دیگه اشتباهی رفتیم مدرسه(اواخر کلاس اول) بعد مدرسه باز بود ولی فقط معاون ها و.... بودن کسی هم نبود بیاد دنبالمون بقیه اکثرا رفتن فقط چند ساعت من و دوستم یکی دو نفر دیگه تو مدرسه دور میزدیم کسی هم نبود بهمون بگه چی کار کنیم
خو اقا من راستش خاطره صحله از مدرسه یه جتیزه خوب هم ندارم همش خاطره های بد رو مخن بعد هیچی اومدم همینجوری یه شرکتی بر مسابقت داشته باشم😂
اون موقع که اردو رفتیم شهرداری منطقه بیست و دو و من شیرین زبونی کردم بهم از اون جعبه ها هستم که توش پره لوازم تحریر بود بهم دادن
عاام وقتی کلاس چهارمی بودم یکی از همکلاسی هام که دوستش داشتیم شورا شد اون روز بارونی بود معلم ها هم کار داشتن ما هم بیرون اونم زیر بارون دستای همو گرفتیم بعد همش می پریدیم خیلی خوش گذشته بود😄💫💜 اگه این کرونا نبود الان مثل اون روزا هممون باهم بودیم😊🥲
صادقانه هیچی
اِهم اِهم خب شروع میکنیم😐 روزی روزگاری کلاس چهارم بودم بعد خانممون همش کار براش پیش می اومد بعد چند روز کلاس نداشتیم😐🚶♀️
من کلاس سوم ابتدایی هستم کلاس اول مدرسه باز بود شنبه فوتبال بازی میکردم پرسپولیسی ها و استقلالی ها بعد بیشتر میبردیم همیشه هم میگفتن ما برنده میشیم بعد ما میگفتین نه یکبار ۱۶ ۳ بردیم حالشون جا اومد و یکبار یک گل ناعادلانه زدن فوتبال گل کوچیک بود تور نداشت یکی زد تو در انبار برگشت تو گل یکی دید و گلللللللللللللل😐😐😐😐😐🤨🤨🤨 همه هم همراهش من دروازه بودم یکبار دوستم امیرعلی میخواستم برم دستمو بشورم گفت تو دستشویی نرو دراکولا داره بعد کاغد رنگی دید گفت خون رفت من رفتم
تو کلاس بودیم و خیلی پر سر و صدا که یهو یتا بچامون رفت پا تخته و گفت بچا یه خاطر میخوام بگم براتون بعدش یه ماژیک ورداشت و این عین ـعـ را کشید و مصغول صحبت شد و ما هم هیچی نمیفهمیدیم بعدش یهو در واز شد و معاونمون اومد تو ما هم وایسادیم و ساکت شدیم اما یهو این بچه گفت فهمیدین چی گفتم اصن که معاونمون برگشت سمتش و نگاش میکرد این بچه هم اصن رو هوا پشتش به سمت ما و معاونمون بود خلاصه که حرصش گرفت برگشت سمت ما و گفت میفهمین چی میگم و همین طور نگاهش چرخوند تا رسید به در 😂بچم یهو خشک شد😂😂
یه روز تد مدرسه دویدم انتزامات اومد گفت اسمت چیه گفتم بیست سوالیه😁
من یادم نمیاد دورانی که میرفتیم مدرسه رو😂✌
تو حیاط مدرسه همه باهم والیبال بازی کردیم❤
این خاطره برای یک ماه پیشه اولین روزی که رفتم مدرسه و دوستام و بعد دوسال دیدم
وقتی تو مدرسه بهمون شی میدادن 😂😂😂😂😂
بهترین خاطره ام این بود که هر موقع میرفتیم سر کلاس بعدش که زنگ تفریح بود با دوستام دوغ یخی میخوردم خیلیییییییییییییی خوشمزه بود
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
اون شخصی که گفت دختره خودشو میچسبوند بهم وسط بچه ها مسخرش کردم
باید بگم تو یه عپضی تمام عیاری میدونی اون بیچاره چقدر ناراحت شده شما ها انقدر بیشعورین چون همیشه دورتون پره هیچوقت نمیتونین درک کنین
فاز نگیر دادا دختره هم بیشعور بود ولی خب اونم تند رفت
کلا مدرسه و دوست دارم
یه بار تولدم بود معلم برام کیک خرید دوتا یکی و وارد کلاس شدم زد تو صورتم یکی دیگه هم خوردیم
یا روزایی که جالش میگرفتیم
مدرسههه گوههه جای خوبی نیست که ازش خاطره خوبی داشته باشم
تو مدرسه موقع تولد کیک میخوردیم💙🙃
کاربر 사탕🍭
شاید کاری که کردی از نظر خودت بامزه بوده ولی هیچ قشنگی برای من نداره:/
این که اومدی دختره رو اذیت کردی هیچ چیز جالب یا خنده داری نیس
چون خودم تجربه داشتم و کلاس دوم مدام مسخره میشدم تجربه داشتم
اگه اون دختره یه آدم پر رو و جواب بده بود باز یه چیزی
ولی طرف گریش گرفته:( چطور دلتون میاد خداییش:(
دخترااا برید داستانمو بخونید دیگه خواهش خواهششششش
کامنت و لایک یادتون نره
فالو هم کنید
چون ظرفیت پر شده اینجا مینویسم😁😁
من کسیم که با دوستام توی مدرسه میرفتیم توی کلاسای بزرگترای مدرسه میگفتیم که میخوایین با دوسن. بشین. و بعدش میومدیم بیرون.
در کل اون. موقع یه کلاس هفتمی بودم که تمام دوستاش کلاس نهمی بودن🥵😁😁
بچه هارو تو دستشویی زندانی میکردیم😂🚬
بدبخت بچه هایی که گیر تو می افتادن😂😂😂😂
مایه باربا دوستامون سرمونو انداختیم پایین بعد رفتیم بالا پشت بوم مدرسه 😂 یه بارم که تو مدرسه گم شدیم از بیرون کوچیکه میری داخلش گم میشی -_-
یه بارم که سرویس دیر اومده بود از مدرسه مارو انداختن بیرون گفتن مدرسه بستس ما هم راه افتادیم خونه خاله من هرکدوم برای اینکه بریم تو خونه باید ۲ ابنبات به دختر خالم میدادیم بعد که رفتیم داخل دیدیم عملیات سوسک کشی داره 😂💔 بالش پرت میکرد رو سوسک بعد در میرفت 😂💔 خیلی کف داد -_-
جررررررر
یه خاطرم که ممکنه از نظر بقیه بد باشه ولی از نظر من خوبه اینه که مدرسه باعث شد با کسی که مجبور بودم باهاش دوست باشم دیگه دوست نباشم😐👌
😹