اسباب بازی مورد علاقه بچگیت.

یه عروسک باب اسفنجی بود که همیشه من سرش رو پا*ره میکردم و مامانم میدوخت😅 اما الان گمش کردم🥲

همه عروسکامو دوست داشتم چون نمیخواستم ناراحت بشن

این شاهکار...

💛🧡❤️🩷💜💙🩵💚🤎از اون وسایل ارایشا که همه داشتن ، ماشین لباس شویی ، ویگور پونی با لباساش ، ازونننن عصا چرخی هااااا ، ازونن عروسکایی که تو راه شمال بودششش ، میمون دستی ها که تکشاخشم بود حرف میزد جوابتو میداد ، چررررخ خیاطیییی ، لگو‌ی شخصیت کارتونا ، وسایل اون اسلایم ساز که تو ماهواره نشون میداد که مثلا اسلایم رو بالا میورد یا دفع میکرد ، ال او ال ، ازون ال او ال بزرگاااا ، باربی که زانو و گردن و ارنجش تکون میخورددرواقع قضروف داشت ، عروسک پلیشی انا السااا 🤎💚🩵💙💜🩷❤️🧡💛

ببخشید انقدر کتکت زدم🥲🥲🥲🥲🤣

عروسک جیش کن

یه عروسک کچل بود که چشماش هم بسته بود لباس زرد با توپ توپ سفید داشت اسمش هم گذاشته بودم خوری البته خوری فامیلیش بود علیرضا خوری

تفنگ آب پاش

یه اسباب بازی داشتم شبیه تلفن بود ولی آهنگ پخش میکرد

من برای تولد چهار سالگیم بوم و پایه بوم با پک کامل رنگ گواش گرفتم اونو خیلی دوسش دارم چرا؟ چون که خیلی به نقاشی کردن علاقه داشتم و یکی از آرزو هام داخل سه سالگیم بود که داخل چهار سالگی بهش رسیدم

یه ساز صورتی رنگ، یه پاندا نرمالو، یه عروسک که روی تاب می نشست و اهنگ عروسک خوشگل من رو می خوند،

یک عروسک جغد شاخدار بزرگ که مخمله و رنگش بنفشه یک چوب جادویی دستشه و یک کلاه با ستاره و یک عینک گرد خیلی دوستش دارم چون بچه بودم باور داشتم که اون زمانایی که چیزی خوب نیست با چوب جادوییش همه چیو خوب و درست میکنه، هنوزم خیلی دوستش دارم🥹

عروسک خرسم،واقعا خیلی خیلی خیلی بهش وابسته بودم.انقدر که حتی وقتی میرفتیم مسافرت هم با خودم میبردمش،هر شب هم بغل اون میخوابیدم.دلیل وابستگیم هم واقعا نمیدونم ولی هرجوری بود این وابستگی ایجاد شده بود و دیگه نمیشد کاریش کرد.هنوزم خیلییییی دوستش دارم

عروسک پو خرسه که هنوزم دوسش دارم.

یه وسیله ی پلاستیکی به درد نخور صورتی با طرح نوکیا، آی يا يا لا لا لا لا و....

یه عروسک داشتم مامانم خریده بود خرس بود رنگ قهوه ای بود بعد رو دستش یه بالشت کوچولو داشت

آشپزخونم بود که عاشقشش بودم و هستم چون با تمام آشپزخونه ها فرق داشت، گازش نور و صدا میداد(یکیش صدای قلقل میداد یکیش سرخ شدن)،ی دست جهیزیه آشپزخونه روش بود🦦،مواد غذایی مختلف داشت(گوشت،سوسیس،موز، گوجه،پرتغال،انگور،ماهی)

یه موبایل اسباب بازی داشتم از اونا که اهنگ میخوند

کاغذ،چسب،قیچی

یه عروسک داشتم اسمش لولا بود زدم پارش کردم فکر میکردم روی مده پاره کردن عروسک

باربی های قشنگمو بعد از اینکه یکی برام میگرفتن گم میکردم ولی به جز اونا یه جعبه بزرگ پر عروسک داشتم که از بزرگترین آبجیم بهم رسیده بود و الانم مال داداشمن💘

عروسک خرسیم؟

عجیبه بگم اسباب بازی مورد علاقه ندارم؟

این جیگر

اگه خوشبختی نباشه بد بختی وجود نداره و اگه بد بختی نباشه خوشبختی وجود نداره

از این عروسک موزی بزرگا

یه عروسک به اسم مبینا هنوزم دارمش

ی عروسک داشتم اسمش بهارک بود الانم دارمش💔💘🍨😧😂😂

یه عروسک داشتم اسم بنفشه بود💜🥲

یدونه بود اسمش دنیا بود نمیدونم چرا دوسش داشتم، ولی باربی هم دوست داشتم🤓

توپ فوتبال

خرس عروسکی خیلی نازن

یه عروسک پاندا داشتم نمیدونم چرا ولی دوسش داشتم💞

یادمه یه مورچه ی قرمز قد بلند بود بعد من کلی با این خاله بازی میکردم دوسش داشتم هر کاری هم میکردم اونم میبردم یادمه موقع نقاشی کشیدن ، غدا خوردن یا کلا هر سفری میرفتیم این پیشم بود. هدیه از یه فامیله که دیگه ندارمش😢 برای همین هنوزم دوسش دارم

یه دونه بود ایمش رو گذاشته بودم مونیکا اون رو خیلی دوستش داشتم الان هم در ناکجا آباد به سر میبره

یه حسنی کچل که اصن کچل نبود خیلییی دوسش داشتم اما تو خونه یکی گمش کردم و هیچوقت بهم برنگردوندنش یادمه زیاد گریه نکردم اما بعدش تا جایی که یادم میاد عروسک بازی نمیکردم

یه عروسک نینی از اونا که غذا میخوردن و پکشک داشتن🥹 اسمش نازگل بود و خیلی دوسش داشتم ولی الان که نگاش میکنم بنظرم ترسناک میاد چون نصف سرش کنده شده

اسب تک شاخم. جایزه ی مدرسه رفتنم بود

یکی یه هویجه که بچه داره 🥹🥹🥕🥕 یکیشم یه خرگوش نرم سفیده🥹🥹🐰

یه نوزاد بود خیلی دوسش داشتم نرم بود دست میزدی لپاش میرفت تو بعد واقعا هم بوی بچه میداد و خیلی بوی نرمی بود و خودشم نرم بودش خیلی و هم وزن بچه اسمشم مهساجون :)

یه خرگوش سفید بود همین الانم با اینکه یه خرس گنده شدم تو بغلمه✅ (باهاش درد و دل میکنم*)

یک پاندا گوگولی و کیوت