
برای شرکت در مسابقه کافیه یکی از عزیزانتون یا کسی که دوستش دارید را توصیف کنید (یا ظاهری یا باطنی) زیباترین توصیف برنده میشه... شرایط: حداقل یک بند باشه و کلیشه ای نباشه
اتمام مسابقه | 1404/01/25 |
ظرفیت مسابقه | 80 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | بدون مدال مسابقهتوسط سازنده مسابقه |
مادرم رو توصیف می کنم: چشم هایش همچو دریچه ای به سوی دنیایی دیگر است... لبخندش مرا مست می سازد و موج موهایش مرا شناور...آه که زبانم در وصف او قاصر است...آخ مادرم ! ای من به قربان دست زحمت کشت روم! در رنج تو می میرد دلم! گذشت را از تو می آموزد دلم ! ای کاش می توانستم بر زبان آورم ، عشقی که بر تو می دارم!

خب چجوری بگم؟.. اون خاص ترین چیز جهانه که دارم؟.. غیر از اون کسی رو که ندارم..؟ اون لبخندش مثل خورشید تاباته.. لحظه به. لحظه لذت بودن با اون خیلی زیاد اون قلب مهربونی دارد! دوست دارم.. موهای فرفریشو ببافم!... حالا اون دوست نهه.!! دوست چیه بهترین دوستم کاربر: 𝑬𝒎𝒎𝒂✰
بهار بدون او برای من بهار نیست؛قلب مهربانش صد ها نفر را به سوی خود میکشد و همه را به خود وابسته میکند.قلم ها،قادر به توصیف رفیق ۷ سالهی من نیستند، اینگونه است که:بهار برای من به چه دردی میخورد وقتی که بهار نیست؟ توصیف او بایک بند نمیشود،اگر اندازهی کتاب ۴۰۰ صفحهای دربارهی اوبگویم،کم است. بی او قلب من سیاه و تاریک هست،روشنی دل من،باعث خنده های من،او بود،کسی که ۷ سال است که با او به پای رفاقت زیبایی کشیده بودم را میگویم،بهار... افسوس که دیگر رفته بود!
خواهر که الان چندوقته پیشش نیستم😭 بهترین آدم توی زندگیم بود که آدم بسیار مهربان و خوش اخلاق بود همیشه با هم دعوا داشتیم ولی وقتی پیشم نبود فهمیدم چه دردی داره از نظر چهره هم موهاش پسرونه بود و خیلی خیلی خوشگل بود پس همیشه قدر افرادی که دوستون دارن رو بدونیم ❤
خب اون جدیه موهاش فرفری هست ، یکم قد کوتاهه 😂به شدت مودی هست اما در کل آدم خوبیه
در وصفش زبانم بند اومده...😜🤣
خاله مهدیه جونم: خب اون کسیه که باهاش صمیمیم.موهاش هرسری یه رنگه.یه روز آبی یه روز صورتی یه روز قرمز و سبز و .... دل مهربونش اندازه دریاعه.۲۰ سال ازم بزرگه ولی همیشه پایه و خنده روئه و همیشه همه رو هم میخندونه

عطر قطرات باران در امواج دریا آمیخته اند شاید قهوه، آتش سوزان، عودو..قادر به تشبیه عطرتن تو باشند اما فرق دارد عطری که با آمیختن در لالایی صدایت مرا در آغوشت در خواب میبرد. آسمانی را با ابرهای پاره پاره و دریایی مواج یا نوری را که در خورشید و مهتابی را که از انعکاس چشمانت از ماه سرچشمه میگیرد، در برابرم میگشایی زمانی که در چشمانم مینگری. یا آن هنگام که نسیم نفس هایت را بر صورتم، آن هنگام که ل بهای سرخت را هنگام خواب مینگرم حس میکنم.
چشماش مثل گرد آبی بود که هر کسی رو درون خودش غرق میکرد مثل سنگی که هر چه دست و پا میزند بیشتر غرق میشود صداش زیبا ترین موسیقی بود که تا بحال شنیده بودم و موهاش مثل دریایی متلاطم طوفانی بود
دوستی مهران ، گاهی پر انرژی ، عاشق ، رنگ پوستش همچون سفید برفی ، عینکی ، مثل خویش درسخوان
تو دردسر که می افتادم کمکم میکرد ناراحت که میشدم، کار اشتباهی انجام میدادم پشتم بود و ....
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
نظرات بازدیدکنندگان (0)