اگه مدیر مدرستون بودی...

لباس فرم آزاد بودد گوشی و .... میتونستن با خودشون بیارن هر چهارشنبه میبردمشون سینما،اردو یا مثلا قایق های تفریحی از ساعت ۱۰ صبح مدرسه شروع میشد تا ۱ ظهر تموم میشد

مدرسه رو آتیش میزدم

گوشی رو آزاد میکردم،لباس فرم خوشگل انتخاب میکنم،مقنعه❌،هر روز جشن،و دستور جدی میدادم نمازخونه رو تمیز کنن🤌👁️👄👁️👍

مدرسه رو خراب می کردم 😐 انتظار داری بگم مدرسه رو بهشت میکنم ؟؟ مدرسه جهنمه ثیثی ، جهنمممم

من مدیر مدرسمون رو دوست دارم

الویت من همیشه مانتو فرم مدرسه ست اول اینکه مانتوفرم ها باید اینا بشن👆🏻( یه چیزی مثل هاگوارتز🤩🛐) دوماً اینکه کلاس های رقص برگزار بشه سوم یه غذاخوری بزرگ که هر چیزی میتونی سفارش بدی حتی فست فود😃💚🤩 آدامس جویدن ممنوع نباشه 🙄⛔ هر کاری که باید انجام بشه توی همون مدرسه انجام میشه و تکالیفی برای خونه نمونه😏 لایک کن وگرنه میام تو خوابت آخه تا حالا برنده نشدم🥺🥺

اول از همه مدرسه رو خراب میکردم از نو می‌ساختم بعد میزاشتم دختر و پسر باهم تو یجا درس بخونن به دانش آموزان هم اجازه میدادم که هرچی میخوان بپوشن و بیان و مقنه رو ممنوع میکردم و یه زنگی رو مخصوص رقصیدن و پارتی گرفتن میذاشتم^^گوشی آوردن رو هم آزاد میکردمر

اول از همه انتخاب فرم رو به عهده دانش آموزان میزاشتم.(خودشون لباس فرمشون رو طراحی کنن) بعد جشن های زیادی برگزار میکردم...موقع امتحانات هم مراقب نمیذاشتم...زنگ های تفریح اجازه گذاشتن اهنگ رو مجاز میکنم و بچه ها به سلیقه خودشون اهنگ بزارن...یک تایمی رو برای خواب به بچه ها اختصاص میدادم🫴🏻

لباس فرم آزاد بود مدرسه یه استخر بزرگ داشت. خوراکی ها توی بوفه مجانی بود. با بچه ها مثل رفیق رفتارمیکردم. مسابقه های ورزشی هفته ای یک بار میزاشتم کلاس آموزش رقص کیپاپ میزاشتم کلاس تاتر داشت بچه ها نقش کت نوار و لیدی باگ و شرور رو بازی میکردن همه چی اینطوری قشنگ میشد اگه لایک کنی امتحان ترمت رو 20 میشی

مدرسه؟؟؟ هتل؟؟؟؟ گوشی ببریم؟؟؟؟ اردو هر روز؟؟؟؟؟

گوشی رو آزاد میکردم ولی موقع کلاس باید خاموش باشه تا یادبگیرن تو مدرسه کلاسای های متنوع برای هر زنگ درست میکردم مثلا کلاس هنر و علوم اینا بعد آخر هر ماه مهمونی میگرفتم تا بچه ها بعد امتحانای ماهانه استراحت کنن

استعدادهای بچه ها رو میسنجیدم. اجازه نمیدادم حق کسی خورده بشه و طبق استعداد و سلیقه ی اونها بهشون درس میدادم اجازه میدادم رشد کنن و با خودشون گوشی بیارن و اون ازادی و ... اینا. خلاصه ک انسانیت رو یادشون میدادم

اونقدر بهشون استرس وارد نمیکردم که غش کنن

اول از همه که قانون مقنعه رو بر میداشتم و فرم مدرسه رو تغییر میدادم مثل این میکردم حتما حتما زنگ خواب میذاشتم زنگ ورزشم زنگ رقص کیپاپ بود تابستون برای بچه ها کمپ میذاشتم میبردمشون خارج کشور(البته اختیاری)

این قدر سخت نگیرن چون بالاخره ما هم ادمیم و معلمای دیگه ای هم هستن "پس واقع بین باشید!"

مدرسه؟مگه من مدیر شم اصن مدرسه ای وجود خواهد داشت؟

لباس فرم اجباری نبود رو بچه ها فشار نمی آوردم زیاد میریفتیم اردو با بچه ها رفیق می شدم و اینکه تکلیف رو ممنوع می کردم کلی اهنگ میزارم و هدیه های گوگولی و اینا میدادم خلاصه می تدکوندیم مدرسه رو فحش ام اخراج نداش لایک یادت نره...

سعی میکردم کم تر حرف بزنم تا بچه‌ها مسخرم نکنن💔😂

هرکلاسی قفسه میزاشتم برا دانش آموزا تا وسایلشونو بزارن گوشی مجاز بود نهار هم داشت مدرسه و خب خوابگاه هم داشت

معلمارو همه اخراج میکردم

مدرسه رو میدم به یکی دیگه چون حوصله بیدار شدن ساعت ۷ صبح رو ندارم و همینطور حوصله دانش آموزا رو🤡💔

هر روز پاچه خوارو جلو همه ضایه میکردم

به خاطر نمره به بچه ها استرس نمیدادم. زود به زود بچه ها رو میبردم اردو . بعد همین دیگه... ولی کارایی که میخوام بکنم رو مدیر نمیتونه بکنه باید اموزش پرورش بکنه مثل عوض کردن قوانین مدارس یکی از همین قوانین هم توهین معلم به دانش اموزه مثلا من درس نمیخونم «حالا شاید یه اتفاقی افتاده برام »معلم سرم داد میزنه ولی من نمیتونم از کسی شکایت کنم به خاطر اینکه اگه شکایت کنم میگن بی احترامی به معلمه

از دانش آموزا پول میگرفتم با پولش میرفتم کنسرت بی تی اس🗿😂 دردو نفرین🤣😂

رو در و دیوار مدرسه عکس کاراکرتر های انیمه ای معروفو میزدم روپوش برا مدرسه انتخاب نمیکردم میذاشتم همه با لباس خودشون بیان برنامه صبگاه نداشتیم رو نظافت دسشوییا خیلی نظارت داشتم تولد کاراکترای انیمه هم تو مدرسه جشن میگرفتیم وقتای آزادم برای دانش آموزا انیمه میزاشتم

اول یه هاگوارتز ازش میساختم دوممم یه اسنیپ پیدا میکردم یونیفرم مو گروه بندی اینجور کارا آموزش پرورشم کیر داد یه ارتش دامبلدور درست میکنم میرم پدرشون رو در میارم

هیچی دیگه ، اول جشن می گرفتیم با کلی آهنگ کی پاپ و اینا ، ۱ هفته تدریس انیمه رایگان ( تدریس اوتاکویی:/) بعد هم آموزش پرورش ایراد گرفت مدرسه رو می فروختم می رفت :))))

مدرسه را هوشمند می کردم. کیپاپ و کیدراما را ازاد می کردم. معلم هنر و ریاضی ام را اخراج میکردم. اخر هفته ها هر پنج شنبه بچه ها را دعوت کنم سالن امفی تئاتر مدرسه تا بچه ها کیدراما ببینند. اسم مدرسه هم میزاشتم پاستیل سرا. خیلی مدیر خوبی هستم نه؟؟

به بچه‌ها میگفتم شنبه یکشنبه دوشنبه چهارشنبه نیان مدرسه و فقط سه شنبه یک ساعت بیام خودمم تخت خواب می‌بردم مدرسه می‌خوابیدم

اول جشن با آهنگ های انتخابی بچه ها دیدن ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰قسمت انیمه عر روز قربون صدقه ی کارواش های انیمه ای رفتن جای امتحان بهشون میگفتم انیمه معرفی کنن با هر لباسی می‌توانستند بیان مدرسه گوشی هم بیارن که خیلی خوبه

تعطیلی بیشتر و جایزه گذاشتن برای نفرات برتر(دانش اموزا تلاش کنن) و یه مشاور خوب برای مدرسه

لاک و ناخون بلندو ممنوع نمیکردم اجازه نداشتن مقنعه میدادم هر ماه اردو میبردمشون خلاصه کاری میکردم وقتی مدارس تعطیل از بس مدرسم خوبه ناراحت بشن

موبایل آزاد هر یکشنبه اردو معمولا نمیریم موزه گرفتن تمام جشن های مختلف هر سال به بچه ها یه جایزه میدیم

میزاشتم همه گوشی بیارن بدون امتحان برن پایه بالا تر هر زنگ هم آهنگ میزارشتم

خب ابتدا هروز می بردمشون اردو بهشون ماگ و ظروف و ۱ مــــــیــــــــلـــــــــیـــــــارد بهشون جایزه میدادم:) هرروز انیمه و چیز های کیوت میزاشتم براشون اجازه میدادم بدون فرم مدرسه بیان میکاپ کنن و خودی نشون بدن😽😽

یه کاری میکردم بچه ها شاد باشند و بچه هارو به معلم مقدم میدونستم و به جای سرود های مسخره میزاشتم هر آهنگی که خودشون بخوان بخونن حالا این آهنگا میتونه کیپاپ باشه میتونه اهنگای قدیمی قشنگ باشه میتونه اینگلیسی باشه میتونه هر چیزی باشه

عشق و حالو برا بچه ها به راه میکردم هر هفته میبردمشون اردو برا خودشون حال کنن و...