یکی از فانتزیات رو بگو

تا صبح بیدار موندن و فیلم دیدن و نودل خوردن

انقدر درس دارم که یادم نمیاد فانتزیم چی بود😤

اردوی یک هفته ای به لندن یا کره جنوبی (لباس فرم مدرسه هم نمیپوشیم گوشی هم می‌بریم)

ساختن سناریو با کسایی که وجود ندارن🥲💔

برم هاگوارتز =)))

تو خونه تنها باشم بارون بیاد پنجره اتاقم رو باز کنم یه هات چاکلت درست کنم بشینم پشت میز تحریرم کتاب هری پاتر رو بخونم یا فیلمش رو ببینم🩵🤍🌧☕

امتحان نداشتن

فانتزی من اینکه روزی برسه آدم ها حیوانات رو درک کنن که چقدر سخته اینکه نمی تونی حرف بزنی و وقتی هم میای با جیغ زدن منظورتو برسونی بهت میگن ساکت باش!!! فانتزی من اینه

آهنگ گوش دادن و رقصیدن عین روانیا در عین بیماری آنفولانزا

غرق بشم تو تخیلاتم به حدی که وقتی بر میگردم به این دنیا حس میکنم مال اینجا نیستم

با موضوع حسی که دارم نقاشی بکشم یا بنویسم

بتونم با حیوانات صحبت کنم تا شاید روزی توسط اونا خورده نشم😭

آبنبات خوردن توی برف🎀

خوابیدن زیر بارون😴💧

پیر که شدم (حدود ۷۰ سال اینا) برم اسکی روی برف🥸🤝

انیمه دیدن سر جلسه ی امتحان یا بعدش

قدرت ماورایی داشته باشم تا هرکی من یا دوست هام رو اذیت کنه بلا های بدی سرش بیارم

بستنی خوردن توی سرد ترین هوای جهان

قدم زدن،قهوه خوردن و به موزیکای حامیم گوش دادن زیر بارون..:)

تا صبح بیدار بودن و گیم زدن در حالی که بیرون بارون میاد و من تو تختم نشستم...

تو یه کلبه ای وسط یه جنگل ناشناخته زندگی کنم

مدرسه نداشته باشی و تو خونه تنها باشی، ساعت 3 صبح باشه، بارون بیاد، شارژ گوشیت 100 درصد باشه و صد گیگ اینترنت داشته باشی😔🎀

رفتن به شهر‌بازی با آیدلای مورد علاقم ☆

جهانگردی با ماشین

پرواز کردن و دستکاری زمان

مزدن ترجیحا

چند تاس که خیلیاش قابل بیان نیستن 🤣ولی یکیشون مثلا تو یه خونه با ویووی یه حنگل انبوه در کنار پیشیم نشستم تو اتاقم دارم نقاشی میکشم