رویای بچگیتون که حقیقت نداشت چی بوده؟

فکر میکردم میتونم دختر کفشدوزکی شم💘

اسباب بازی ها حرف میزنن من می تونم جادو کنم فقط باید زمان مناسبش برسه تا موفق شم زندگیم یه فیلم بزرگه که قراره یک روز از تلویزیون پخش بشه

پروانه فروش بشم 😂 به خدا راست می گم

عاشق سفر در زمان بودم و می گفتم یه روزی مری آینده میاد سراغت

اینکه توی انیمیشن ها زندگی کنم و جادو جمبل های فوق العاده داشته باشم🥲

دوست داشتم یه خواهر یا برادر بزرگتر از خودم میداشتم

نخندید ولی اینکه امام زمان رو تو همون بچگی ببینم

دوست داشتم دوچرخه سوار بشم ا‌ونم به خاطر انیمیشن رکاب زنان کوهستان ولی نشد

خیلی خیال پرداز بودم . عروسکام راه برن ، باهام حرف بزنن.خواهر برادر کوچیکتر می خواستم ، عاشق جادو بودم ، ولی نمیشن که ...

رفتن به دنیای کارتونی و انیمیشنی و تصور کردن خودمون تو دنیای اونا🥲🥲

زن عموم و عموم خواهر برادرن

اینکه با قاصدک کل آرزوهامون برآورده میشه، آرزوم بود که وقتی قاصدک فوت میکنم آرزوم برآورده شه...ولی همش یه رویای پوچ بود(:

اینکه بزرگ بشم همه چی بهتر می شه ولی هنوز بزرگ نشدم ولی هر چقدر سنم بالاتر می ره اوضاع بدتر می شه

پولدار هستیم میمونیم و خواهیم ماند دروغی بود که باور داشتم

این که یه پری آرزو بشم

قدرت آتیش داشته باشم😅🤌

گرگینه باشم