اگر باطن ادم ها در چهره شان نمایان میشد،شما شبیه چه کسی یا چه چیزی می شدید ؟ جایزه فرد برنده : 2000 امتیاز 🥇 و در کنارش' فردی که بیشترین میزان لایک رو بگیره :1000امتیاز 🥈
اتمام مسابقه | 1403/07/01 |
ظرفیت مسابقه | 48 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | بدون مدال مسابقهتوسط سازنده مسابقه |
ظرفیت شرکت در این مسابقه تکمیل شده |
آدم اهنی این داستانه (این داستان>>>>) کیا یادشونه؟ 🥲
اگه بچه بودم می پرسیدی می گفتم یه باربی کیوت با کلی لوازم و ارایشش در نوجوانی بپرسی می گم یه کتاب دارک که تا نخونیش داستان رو نمی فهمی اگه در جوانی بپرسی میگم یه قهوه تلخ که باید بخوریش تا انرژی بگری اگه در میان سالی بپرسی میگم یه دفتر که باید اینقدر توش درباره ی یه موضوع بنویسی تا دفتر تموم شه و یه دفتر دیگه با یک موضوع دیگه شروع کنی اما اگر تو پیری بپرسی می گم یک ساعت که فقط ازش زمان می خوای
اگه یه فرد بخوام بگم هیتلر میشدم(برای اعتقاداتم جونمم میدم و به اعتقاداتم پایبندم)☯️ اگر شی بگم ویولن میشدم(تا وقتی بلدم نباشی رو مختم اما به محض اینکه منو یاد بگیری برات زیبا ترین فرد دنیا میشم)🎻
چهره ی من ؟ ... چشمام : احساساتم رو از دست دادم...پس برق نمی زدند:) پوستم : من هرگز نمی تونم به کسی دروغ بگم...پس صاف بود. موهام : من از پستی بلندی های زیادی گذر کردم...پس موج دار بود ... لب هام : خشک و ترک برداشته بودن...به خاطر درد هایی که کشیدم...
یه شخص خاکـستـری؛
باطن من :
من شبیه این پسر زرده میشدم چون آدم مودی ایی هستم اگه یادتون باشه این پسره هم نمیتونست یک شخصیت/استیکر باشه و مدام تبدیل به همه ی شخصیت ها/استیکر ها میشد:)
زبانم قاصر است زیرا تصویر گویاست
خب... من نمیتونم خودم رو توصیف کنم! نمیتونم بگم کی هستم! نمیتونم بگم اخلاقم چجوریه! چون خیلیا من رو دوست دارن و خیلیا ازم متنفرن! من برای یکی شاد ترین لحظات رو ساختم و برای یکی غمگین ترین ها رو! پس بیاید نیمه ی پر و خالی لیوان رو با هم ببینیم! من اونجوری برای بعضی ها زشت ترین آدم میشدم، برای بعضی ها هم زیبا ترین!(:
اظراب در درون و بیرون ۲ :) اظطراب فقط یکی از مشکلاتمه که که وجودمو گرفته.
شاید یه آفتاب پرست میشدم،نه نه دورو نیستم منظورم اینه هی مودم عوض میشه شایدم یه کوالا یا تنبل و پاندا (میفهمید به تنبلی اشاره خاصی دارم) واستا ببینم چرا اصن فقط به حیوون تشبیه میکنم خودم دوست داشتم شبیه یه گل رز خاردار باشم زیبا ولی خطرناک ولی متاسفانه احساس شوخ طبعیم نمیذاره🤝🏻 ولی هرچیزی که میشدم در نگاه اول احساس امیدم و شاید مهربونیم مشخص میشد آره خلاصه همین:)
نمیشه گفت که فقط شبیه یه چیز بشم مطمعنا قیافم یه قاب عکس میشد که تصویر داخلش تندتند عوض میشه
به نظرم نه تنها خودم بلکه همه چیزی مثل یین و یانگ میشدیم.. ( عکسش و نداشتم) چون هرکس هم خوبی داره و هم بدی و توی بدی هم خوبی هست و توی خوبی هم بدی هست.. و حالا این یعنی تعادل~
یه فرد کاملا مستقل و بی نیاز به بقیه آدما کسی که عاشق خودشه و هر کاری که بخواد میکنه (هیچوقت برنده نشدم و نخواهم شد 🥲🫂)
احتمالا دریا یا ابر ، گاهی آروم، گاهی طوفانی ،گاهی سفید،گاهی سیاه !🌊
مثل آینه بودم یه دوست خوب که ایرادات رو به هیچکس نمیگه و میتونی بهش اعتماد کنی یه تکیه گاه خوب! یامثل دریا آروم و آرامش بخش!🌝✨ برنده بشممم؟🧸✨
💫جوی✨
شاید شبیه دریا گاهی متلاطم و گاهی آروم و باصدای گوش نواز گاهی شفاف و زلال ، گاهی گل آلود اگر من رو بلد باشی میتونی یه موج سواری ، قایقرانی یا شنای عالی رو بام تجربه کنی ولی اگر من رو نشناسی ممکنه غرق بشی ماه زندگیم همیشه من رو به سمت خودش میکشونه و با اون دچار جزر و مد میشم موج های زیادی دارم که واسشون دنبال آغوش گرم ساحل میگردم
یک آدم بی تفاوت درونگرا حساس ولی اینجوری نیست👐
من یه اسکل به تمام معنا مثل خر بودم. خداوکیلی ولی واقعا راسته 🤣
هر کسی یه اخلاقی داره من شاید مثل دلقک بشم چون خیلی مردم رو با حرفام میخندونم😐😂 برنده بشم هرکی لایک کنه دعا میکنم معلمشون مریض شه🥺💙
شاید یه کتاب خالی که بوی کتاب نو میده
شبیه یک کتاب که دوست خوبم قهوه هست بخاطر اینکه بعضی مواقع شادم بعضی مواقع غمگین منطقی هستم یک سری از آدما دوستم دارن یک سری از آدما ازم متنفر
شبیه خودم، چون باطنم هم مثل ظاهرم برای منه و چیز دیگه ای نمیتونه توصیفش کنه
ترکیبی از جوکر،اون دلقکه تو فیلم "ایت"،کمی ساتورو،ادوارد گین،خیلی کم دزد دریایی،مقدار زیادی کرم ریزی،دفتر نقاشی،میل بافتنی و کاموا،انیمه.
شبیه باب اسفنجی ورژن قاتل
مطمئنم در عین حال که به زیبایی گل سرخ میبودم،به همون سیاهی هم میبودم...
ایشون
یک روح 4 رنگ رنگ اول سیاه که بیشتین بخش وجودم رو فرا گرفته و نشان از ناراضی بودن و غم و درونگرا بودن رو داره دومین رنگ صورتی که بخش متوسطی از وجودم رو فرا گرفته و نشان از خوشحالی و هیجان و برونگراییه سومین رنگ که رنگ قرمزه بخش کمی از وجودم رو فرا گرفته که نشان از حسود بودن و مهر طلب بودن رو داره خود شیفته بودن رنگ چهارم که خیلی کم از وجودم رو فرا گرفته رنگ بنفشه یعنی کنترل احساسات کنترل احساساتم خیلی بده و سریع تغییر میده زود گریه میکنه زود میخنده و زود میترسه......
میشدم ی روباه هر وقت که بهم نگاه کنن نیگن مکار اما من بخاطر نجات خودم همه رو زیر پا میزارم
باطن آدم هارو افکارشون شکل میده هر فکر جدید می تونه باطنت رو عوض کنه احساسات روی افکارت تاثیر می ذارند هرچقدر احساس قوی تر اون فکر بیشتر درونت نفوذ می کنه چه خوب چه بد اما می تونی جلوش رو بگیره یا حتی ممکنه چندروز بعد از بین بره من میگم چهره ها دائم در حال عوض شدن بودن همینطور که افکار و احساست دائمی نیست اون هم دائمی نبود پس باطن مشخصی وجود نداشت در خوبی بدی و در بدی خوبی هست و این هیچ وقت عوض نمیشه
من همینجوری که هستم میشدم ظاهر باحال و پسرونه (با اینکه دخترم)
سگ وحشی:)))💔
من شبیه این میشدم. نه خوب نه بد. یعنی از نظر چند نفر بد و بدمزهست؛ و از نظر بعضی ها خوب و خوشمزه. درست مثل رفتار من.:)
اگه واقعا اینجوری بود خیلی قضیه ترسناک میشد😀🦋
گارفیلد
من شبیه گربه می بودم مغرور...کیوت ولی خطرناک...باهات راحته اما مواظبه ازش سواستفاده نشه
دختری ک از ادمو عالم پره فقط زورش ب موهاش میرسه داره با خاطره هاش میمیره
ی دلقک که همش میخنده🤡
شکسته ولی ترسناک که چیزی برای از دست دادن نداره ولی با نگاه تو چشام وحشت به جونشون قرار بود بیوفته...
ببین، حقیقت رو بهت بگم، اونقدر چیزای مختلفی درون ذهنم میگذره، نمیدونم، با هر کسی یه رفتاری دارم، بعضی موقع ها یه رفتارو دارم، بعضی موقع ها نه، بعضی موقع ها یه افکاری رو دارم، بعضی موقع ها نه، اونقدرررر باطنم حقیقتاً عجیب غریبه، فکر نمیکنم شبیه چیز مشخصی از آب در بیاد.
ترکیبی از دماغ پینوکیو و آدمی که غم تو چهرش واضحه.تموم حرفاش از صورتش مشخصه و کسی که یه صندوق تو چهرش داره که هیچوقت درش باز نمیشه(راز نگهدار بودن)خلاصه که آره🙂🫂
احتمالا یه ماسک روی صورتم ظاهر می شد...چون اغلب نمی تونم خودم باشم
این بزرگوار
شاید یه مکعب روبیک بهم ریخته.اما با این فرق که مربع وسطیم رنگش درست نبود،به اصطلاح درست نشو بودم. (مربع وسط، پایه تشخیصه واسه درست کردن روبیک،چون اون تنها رنگیه که ثابته و بقیه رنگا میچرخن)
راستش شاید شبیه یه گربه،یا یه کرم که داره کتاب میخوره🤷♀️🤫
بکهیون 😂✨
هر کسی به جز خودم
خوبه که اینجوری نیست چون اونایی که باطنمو بهشون نشون دادم ازم دور شدن چون فقط یه ادمی تبدیل میشم که هیچ کس نمی تونه بره طرفش
هیچ کس عوض نمیشه همه فقط ماسک های جدیدی میخرن...
بزار رو راست باشیم میشدم شبیه مریدا بخاطر اینکه کم دروغ میگه، صادقه، خود واقعیشه
چهرم شبیه اون مریضا توی تیمارستانای روانی میبود که لباس دلقک پوشیده
فک کنم از معدود آدم هایی هستم که ظاهر و باطنم تقریبا مشابهن معمولا بدون تعارف حرف میزنم و چیزی ک تو دلمه بیان میکنم ولی از لحاظ ظاهری،از بیرون ساکت و آرومم.ولی درونم یه دختر فعال و پرانرژی که یجا بند نمیشه و همش به فکر تجربه های جدیده احتمال خیلی زیاد...ظاهرم تغییر چندانی نمیکنه چون عمدتا ظاهر و باطن یکسانی دارم
تعریف از خود نباشه ولی من خیلی دلم پاکت به نظرم شبیه فرشته ها میشدم😂
شبیه یه آدم خسته از همه چی . شبیه بارون و رعد و برق
من شبیه گل میشدم... با وجود داشتن خار خیلی خوش بو و زیبا هستم
یه دختر ناراحت که دوست داره همه رو شاد نگه داره
یه دلقک قصدم خندوندنه ولی بچه ها ازم میترسن.
شبیه درخت میشدم
یک لب و فک که داره تلوزیون تماشا میکنه
همینی که هستم چرا هیچ وقت برنده نمیشم اگه کسی عین منه بگه که همه ی باطنش داخل ظاهرشاه لایک کند 🫥
شبیه پاتریک بودم😂😂😂
یه مرده متحرک، کسی که وسط قبرستان احساسات ایستاده و ارواح احساسات اطرافش رو گرفتن و به نوبت وارد بدنش میشن و باعث میشن به نظر بیاد که احساسات داره، مثل شادی، غم، عصبانیت...ولی در اصل کاملا بی احساسه...
شبیه به گل که دیگر رنگش را ندارد هر چیزی که او را توصیف میکند ندارد گلی که انسان ها برای خوشی دیگران پر پر میشود گلی که با آواز باد میرقصد ولی موقعی که او ساز میزند کسی نیست تا برقصد گل رزی که برای خوشی کس دیگری پر پر میشود و تا ابد فراموش میشود 🙃🥺
تو هرگز نمیتونی بگه من بهترینم با بد ترین باید از اطرافیانت بفهمی
دقیقا متفاوت با چیزی که الان هستم... یه ادم زخم خورده و دردناک...
شاید همه فکر کنند چون رفتارم کمی تنده شبیه چیزی بشم که در ذهن بقیه بد جا افتاده اما فکر کنم من شبیه یه پروانه توی به دست بزرگ بشم 💫🦋
فردی که میخواد خوب باشه و سعی داره وجه خوبش رو نمایان کنه و دو رو نباشه و بخش های بعدشم به خوبی تبدیل کنه
اینو خودم نمیتونم بگم ولی شاید، یه دختر عجیب غریب با کارای غیر معمول، کسی که بیشتر اوقات میخنده T-T
شبیه خودم چون واقعا هر چی فکر میکنم چیزی به ذهنم نمیرسه😁
شخصیت مضطرب و خجالت تو کارتون درون و بیرون هعیییی 😔
شبیه خودم
ی آدم معمولی بودم
من بارون میشدم . گاهی اوقات برای بعضی آدم ها خوب و دلنشینم اما برای بعضی ، موجود بی ارزشی هستم . بعضی انسان ها با من چتر عشق و شادی خود را باز میکنند اما بعضی پشت یک پنجره حسرت گذشته شان را میخورند . اما مهم ترینش این است : با اینکه من بارانم اما باز هم نگران عمر رنگین کمان هستند اما من برای خودم میبارم ، نه برای افرادی که صد ها فکر از من دارند
غم با چاشنی بیخیالی
شاید، گل رز سفید یا سیاه🌹🖤
من شبیه نیکولای تو انیمه ی سگ های ولگرد با نگو میشدم
احتمالا شبیه سرایدار ( بابای مدرسه) که اینقدررر مهربونه و همه دوستش دارن میشدم...تعریف از خود نباشه یه وقت...ولی شاید ارنست همینگوی
من شبیه روباه مکار میشدم😐😂🤦🏻♀️
یه شب بارونی
شیرکاکائو
یک ام درونگرای شکمو لطفاً لایک کنید زیباهان آدمین من تا حالا برنده نشدم اگه میشه برنده شم
صورتم میشد یه قلب سفیدی که توشلکه های سیاه داره
نه شخصیت بدی دارم نه شخصیت عالیی و بسیار مهربون ( هیچکس هم بی نقص نیس) پس فک کنم میتونم به عنوان حیوان گربع باشم
اوممم ،خب نمی شه اینطوری آدم رو دسته بندی کرد و بهش برچسب زد . هر تیکه از وجودم یه چیزی بود ، فضا ، ماه ، آهنگ ، حامیم ، کتاب ، آرزوها و امیدام
هرگز باطن من بیرون نمیاد حتی اگه منو بکشن این عهدی بین منو باطنمه🥲
شاید شبیه یه پیشی بد اخلاق😻
می شدم گتو خیلی آروم و بی سر و صدا آروم ولی کاربلد هرکی ک اذیتم کنه رو بکشم
یه آدم مهربونم که از همه ضربه میخوره
پونی کوچولو ها
من تازه متوجه شدم باطنم و درونم یکیه و دوروع نیستم که جلو هرکسی یه ادم باشم:)
شکل دنیا یه قسمت از وجودم طوفان یا سیل راه نیفته یه قسمت دیگه از وجودم آروم و دلچسب
نمیخوام خالی ببندم چیزی خوبی نمیشد مثلا شیطان
یه ادم با یه بدن معمولی با یه سر علامت سوال ...
یه دختر قدرتمند. و شبیه یه فرشته که اگه کسی بخواد اذیت کنه توانایی تبدیل به یه هیولا شدن رو داره😂
باطنم یه ادم بدبخته ادمی که هرکاری میکنه تا بهش توجه شه ولی نمیشه ادمی که هرچیزی بگه بهش توهین میشه ادمی که وقتی یکی ازش میپرسه "خوبی؟" میگه "اره بابا باور کن!" ولی اینطور نیست😮💨💔 حالا میگین چرا میگم با طنم اینه و شاید یه خورده گیج شید به خاطر اینه که هیچ کس متوجش نیست و همه فکر میکنن من خوشبختم تا بدبخت🥺🫰🏻
یک فرد ضعیف و خودخواه
شاید مثل یه رودخونه
میدونی ۶مین الانم باطن آدما رو چهرشون تآثیر میزاره بعضیا تو صورتشون مهربونی معلومه 🥲
همینی که هستم 🫠
انا تو فروزان
شیطان✅️ نه راستشو بگم ترکیب تمام موجودات جهان✅️💔
باطن خودم رو کامل و دقیق نمیشناسم . شاید دریا میشدم که در لایه های بالایی اش موجودات زیبا و درخشانی دارد ، و در اعماق آن و هر چه به عمق آن میرویم ، موجودات ترسناک تر ، زشت تر و عجیب تری نمایان میشود .
سیاهی و تاریکی مطلق
غمگین ترین فردی که تاحالا دیدی
من صورتم تبدیل به رز سیاه میشد 🙂🫠
یه آسمون که گاهی بارونیه گاهی آفتابی... ولی بیشتر وقتا صرفا یه شب ساده و بدون مهتاب!
رکورد آدمی با بد ترین افکار دنیا رو میشکوندم...
عاممم خب شاید در ظاهر ی گرگ ... وفادار ، گاهی گروهی ، گاهی مستقل ! شب دوست
یه قاتل روانی که کسیو نمیکشه🥲
من به نظرم دریا گاهی اوقات آرامش بخش گاهی طوفانی و پر از رمز و راز و یه جورایی ی به نظرم مثل همین الانم میشدم چون من مثل یه سری ها نیستم که هی از غم حرف بزننم به خودم تلقین کنم افسردگی دارم من یه آدم شادم درسته داخل یه زندگی یه سری سختی هست ولی. من از اونا قوی ترم
من،یییییییکم دلسوزم🥲ولی ظاهرم اصلا نشون نمیده،یجوری به ادما نگاه میکنم انگار اصلا رحم ندارم....
بعضیا قطعا شرارت ، دروغ بعضیا وانمود به ناراحتی میکنن باتنشون میتونه شاد باشه و ناراحتی و غم
اممم،عصبانی در ظاهر هیچی توی باطن و موجودی بسیار کیوت
استرس و اضطراب😶
یه آدم غمگین که فقط یه راه نجات داره و اون رو هم میخوان ازش بگیرن شاید شبیه یه گل پژمرده
میشدم غمگین توی درون بیرون ۱،۲:)
گوربه😺
راستش ی آدم عصبی اخمو یکم حسود بعضی وقتا مهربون ساکت یکم ترسناک دست خودم هست بعضیا رو ی جوری نگاه میکنم بعد میگم دست خودم نیست تقریبا دروغ گو دو رو بله من آدم مزخرفیم اما این باعث نمیشه بگم خودم رو دوست ندارم ببین الان حقیقت رو گفتم بدون اراده 😃
یه ترکیب از اینا ( 🤕🥺😑😶) خیلی وحشتناکه
گربه ماهی
می تونستم زیبا یا زشت باشم,هیچ انسانی باطنش پر از کثیفی یا پاکی خالص نیست پس میشه گفت یه ظاهر معمولی★
خشم در درون و بیرون
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
برنده ی این مسابقه از نظر من کاربر" خودم 😎"هست 🥇
با هدیه ی دو هزار امتیازی از طرف من برای ایشون 🙏🏼🌚❤
و بنا به نظر شما کاربر "رهگذر "با هدیه ی هزار امتیازی برنده ی این مسابقه هستن 🙏🏼❤🌚
کاربر" خودم 😎" که چند روز پیش به صورت اتفاقی با مضمون ویرایش متنشون اون رو حذف میکنن و دیگه نمیتونن شرکت کنن متأسفانه . من از همون روز های اول همه ی متن ها رو خوندم و به نظرم بسیار زیبا بود . با افتادن این اتفاق و حذفش از مسابقه به صورت اتفاقی متن رو برای شما همینجا کامنت میکنم
خودم
چون دریای وفاداری میشدم که هر چقدر هم ژرف باشد به دنبال حقیقت به ساحل چنگ میزند. چون ابری که آموخته تسلیم و همراه جریان روزگار بگذرد و نظاره گر باشد چرا اگر با آن مقابله کند غرق میشود و آه ای خداوند کاش میگذاشتی مانند تو باشم تویی که بی نهایت مهربانی و تویی که درک میکنی و ما را با نقص های گاه گاه زیبا آفریدی چون میدانی این تنها راه معنادار بودن است. چرا آنها از حقیقت گریزانند؟من مانند دریا ژرف نیستم و مانند ابر پاک نیستم اما تو فرا تر از همه ی این هایی پس من در زندان تنگم به وجودت چنگ میزنم
به شدت دچار بحران اعتماد بنفس شدم ممممم
........
من احتمالا ی گربه میشدم یا شایدم ی دختر بچه کوچیک با موهای قرمز و خوشحالی زیاد البته این فقط توی ظاهرش بود در هر لحظه پر از استرس بیخود و...
دروغ چرا من
🐄🐄🐄🐄میشدم😐
🤨😁😂چرا واقعا .. ؟!🌚💙
شایدم همون حس نوستالژی که تو درون و بیرون طردش کردن
روح
گوش ندارد که بشنود
چشم ندارد که ببیند
قلب ندارد که دلسوزی کند
و ذهنی ندارد که درک کند
نظر جالبیه 🌚👍🏻اما به نظرم همه ی این ها مربوط به جسم فانی هست ! چون روحه که بهتکامل میرسه درد ها رو احساسمیکنه .. منطق داره واحساس! شاید چشم ها روی صورت این جسم فانی باشه ولی در واقع روحه که میبینه و حس میکنه ! فقد نمیتونه حرف بزنه 🌚
اینم منطقیه ولی من راجب احساسم گفتم
بله .. زیبا بود 💙🦋
کی برنده شد؟
اتمام مسابقه 1403/07/01
__
اصلا عالی🥰💔
😁
شاید یه روبیک بهم ریخته،
🌚🦋