شب عروسیته و تو دیگه حوصله طرف مقابلتو نداری ، چیکار میکنی ؟ بنده خودم تاکسی میگیرم و برمیگردم خونه😂🤝
اتمام مسابقه | 1403/05/23 |
ظرفیت مسابقه | 50 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | جایزه : 1000 امتیاز و مدال توسط لایک کاربران |
ظرفیت شرکت در این مسابقه تکمیل شده |
هیچی می گم اشتباهی پیش اومده و فرار را بر صرار ترجیح می دهم و اون ها هم عین چی اسکول می شوند 🤝🏻🤣
من بهش میگم بی شرف به من خیانت کردیو بعدم میرم همیشه دست پیش رو بگیرید تا پس نیوفتید*
حتی اگه شب عروسیتم... متوجه شدی اشتباه کردی... ی تاکسی بگیر برگرد خونه... گوشیتم خاموش کن و بگیر بخواب... هیچی سخت نیست...!
من قرار نیست شب عروسی داشته باشم چون ازدواج نمیکنم '-'
داماد و میکشم😃✨️
یهو میگم اینجا کجاست من کیستم اینجا چه خبرهههه(با داد) اینکار رو میکنم و بعد مثل سریال ها فرار میکنم مثلا حافظمو از دست دادم😆
عروسی نمیرم میشینم تو خونه تنها حال میکنم
من میگم بلیط گرفتم یادم رفته بود الان از پرواز جا میمونم خداحافظ 🤣 ببخشید بلیط برای یک نفر گرفته بودم😂😂
از اونجای که هیچ کاری را بدون دو دوتا چهارتا انجام نمیدم صددرصد اینجوری نمیشه چون همینجوری برای انتخاب یک خوردنی ده دقیقه فکر میکنم چه برسه به انتخاب شوهر موفق نیستید؟؟؟
برای جلوگیری از رفتن آبرو میکشمش و خیلی تمیز و انتقام جویانه میندازم گردن مادرش :`)
سرمو می زنم به دیوار و میگم عه شما؟ ببخشید یه موجود فضایی بدن منو تسخیر کرده بود، من باید برم خونه و فرار می کنم🗿🤡😂
کله عروسو میکنم تو کیک
از لحاظ منطقی تحمل ولی چون یک بی منطقم😂 می رفتم یک جا قایم می شدم تا تموم بشه اونا هم یک بهونه خودشون می ساختن چون نمی شه بگن عروس نیست😂😂😂
میگم بسه دیگه جمع کنین این بساطو میخوام برم خونه 😼🗿
فیلم بازا و سریال بازا در جریان هستند که راه حل های مختلفی وجود داره ۱_کش.تن داماد😶 ۲_فرار کردن😶 ۳_پیچوندن😶 ۴_خودک.شی😶 ۵_زنگ زدن به کسی که تازه شب عروسیت یادت افتاده عا.شقش بودی و درخواست نجات ۶_تغییر چهره یا هویت ۷_مثل این گرو.گان ها ازدو.اج کردن تا آخر عمر سختی کشیدن(آخ آخ الهییییی😭😔😂) ۸_ازدو.اج کردن و فرداش طل.اق گرفتن ۹_به هم زدن مراسم و گر.یه زاری و سوسول بازی و.......
از پنجره فرار می کنم یا خودم رو میزنم به مردن تا ببرنم بیمارستان بعد فرار میکنم یا تو نوشیدنی طرف شربت رفع ی وب وس ت می ریزم تا شب کلا تو د س ت ش و ی ی در گیر اس ه ا ل کردن باشه🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
خسته شدم میشه برم خونه خودت مراسمو گرم کن و تمام
هرچی پول باشه رو برمیدارم و میزنم به چاک فرداشم به رایدو میگم یه اهنگ غمگین برای تمام کسانی که در سالن بودن بخش کنه
میگم داداشیا جمع کنین عروسی کنکله
الفرارررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر به خاطر این گوگولی لایک کنین
داداشم من سینگل به گورم
خیلی محترمانه میگم من نظرم عوض شده بعدشم همون طور که پشتمو میکنم به طرف کفشم تو چشش پرتاب میکنم 😂👌🏻
بجای عروسی پولشو میبرم باش میرم خارج تا اینکه بخوام برا تفریح بقیه خرج کنم
دل نبند رهگذرم.. عزیزم خوشحال شدم از اشناییت😔
میگم میدونستی من اشتباه اومدم.؟؟بای بای😽🥰
موگوم گومصو 🤣
اول، میگم من باید برم دستشویی بعد میرم دستشویی و بعد برمیگردم، بعد یه ذره می رقصم و بعد می گم خسته شدم بعد می رم بیرون یه قدمی می زنم،و حالا بر میگردم تو و می گم :عروسی تمام شد و همچی منتفی است و بعد سوار تاکسی شده و بر می گردم.
خب داداشم من اکه حوصله ی کسیو نداشته باشم از همون اول میرم دیگه پشت سرهم نگا نمیکنم بعد بیام باهاش ازدواج.واج کنم؟😅
میگم میرم دسشویی بجاش فرار میکنم میرم خونه مامان و بابام 🤠
میفرستمش خونه باباش🙏🏻
خودمو میزنم به مردن :]
میگم ببخشید ساعت چنده چه روزیه من از آینده اومدم این اقا شوهر من نیستتتتت و تقی در میرم
از سر جام بلند میشم و رو به همه میگم(معذرت من باید برم پیش دوس پسرم)و محل رو ترک میکنم
ظرف غذا رو میریزم روی داماد خودمم خیلی ریز و آروم، از در پشتی تالار میرم بیرون
تاکسی میگیرم میرم خونه دوستم🌚
هیچی میگم آقا من همین الان طلا.ق می گیرم یا وسطش میگم دیگه اینو نمیخوام
هیچی آرایشم بهم میریزم مثل جوکر شم همه بترسن😅😅
چرا فرار ؟ راحت میگم نمیخوامت😂
وات؟ من اصلا کارم به اینجا نمیکشه!! همون اول کات و تمام . اصلا یک کم وقت میگذرونم با یارو ببینم کیه!!!
میگم ولش کن بیا کلاغ بگیریم💔
من از یه لحاظ میتونم دیگه حوصله کسیو نداشته باشم که دوسش نداشته باشم حقیقتا:)😔
هیچی دیگه هویتم رو عوض میکنم به جای ....... میشم عروس فراری
مگه مسخره بازیه که فرار کنید؟
اصلا کی مائده منو بگیره که خوابشو ببینم😂🥲
فعلا از مراسم لذت میبرم. (چرا از اون همه غذا، کیک (اگه باشه) و ژله بگذرم؟) بعد، یه مدت صبر میکنم ببینم میتونم با طرف کنار بیام و نظرم عوض میشه یا نه. اگه همچنان مشکل داشتم، فرداش یا چند روز بعد یه بهونهای جور میکنم تا طلاق بگیرم.
با طرف میشینم حرف میزنم که من دیگه نمیخوام اگه موافقت کرد که هیچ ولی اگه نکرد خونش پای خودشه 😊
داماد رو میخورم 😑
واسه زایه شدن مادرش و خودش با افتخار میگم NO
خب اونموقع دیگه وقت فراره
به طرف می گم حوصلت رو ندارم خدافظ
به مامانم میگم که دیگه نمیخوام عذدواج کنم و عذدواج رو بهم میزنم
اول دعوا میگیرم بعد به بهونه دعوا قهر میکنم🤣
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.