بد ترین سوتی عمرت

یه بار کلاس چهارم که بودم معلمم من رو آورد جلو که ازم مطالعات بپرسه بعد آخرین نفر من بودم اسمم سخته برای همین اکثر مردم اشتباه میگن و منم ناراحت میشدم آخه اسممو زشت میکردن معلمم اشتباه گفت اسممو منم بهش گفتم میام میزنمتونا!!! همه تو کلاس چشماشون گرد شده بود الان تازه فهمیدم که اون روز چی گفتم 🥲🥲🥲🙌

تو مهمونی هدفون گداشته بودم بعدش وصل نشده بود صداشم تا اخر زیاد بود😐 اهنگو پلی کردم کل جمع پشماشون ریخت😐

یه بار خالم برا مامانم عطر خریده بود بعد وقتی مامانم زده بودش بوشو دوست داشتم از خاله پرسیدم مارکش چیه (چون مامانم گف یادم نی ) پرسیدم خاله اسم عطرت چیه ؟(چون خودشم داش) گفت چی چیه منم گفتم اع خاله بگو دیگه گفت گفتم دیگه چی چیه من چند بار پرسیدم اخر گفت دخترجوننننن اسم عطر من هس چی چی chi chi چ ی چ ی خلاصه اب شدم فتم زیر زمین ولی خونه شون زیر زمین نداشت تبدیل به سفره های زیر زمینی شدم

بدترین سوتیم این بود ک بی تی اس اینستا نصب کرده بود دوستم استوری کرده بود من رفتم رو استوری دوستم نوشدم تو این همه فالور از کجات اوردی اصن ی وضی بود😑😂

روز اول مدرسه با ینفر دعوام شد و فهمیدم اون بچه مدیر مدرسس دیگه خودتون ببینید اوضاع چی بود اون سال

یکبار چایی داغ رو ریختم رو پای مهمون

یه بار دروغ گفتم بد حواسم نبود اون دروغم رو دوباره گفتم