خب دوستان مثل توییت نظرات شما بگید
اتمام مسابقه | 1403/04/10 |
ظرفیت مسابقه | 25 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | جایزه : 1000 امتیاز و مدال توسط لایک کاربران |
ظرفیت شرکت در این مسابقه تکمیل شده |
.....
مایل به لایک؟
بابا خانم معلم ما آخر تقلبه🤣 من یه سوال ریاضی رو مشکل داشتم اومد درگوشم جوابو گفت رفت 😂 بهتر از این معلم هم مگه داریم ؟ 🤣 مایل به یه لایک کوشولو ؟
داشتم تقلب میکردم دیدم ناظم بالا سرمه و دوربین دستشه:)
سال هفتم که بودم پشت سریم تقلب نوشت رو کاغذ گذاشت جیبش اخرای امتحان بود دراورد کاغذرو بعد مراقبمون دید گفت بهش تقلب میکردی؟ اونم کاغذرو گذاشت دهنش گفت تقلب نمیکردم دیگه همین :)))
می خواستم یه سوال بپرسم یهو خانمو مامان صدا کردم کلاس ترکید-_-
مچت رو گرفتم خانم معلم اینجا چکار میکنی
سر جلسه امتحان ترم دوم مراقب مثل عقاب نگاهم میکرد و من خیلی راحت عین اصکلا برگشتم عقب و دوستم رو دیدم و براش ادا در اوردم (سر امتحان ریاضی🤣) و جالب میدونی کجاست؟ مراقب ندید 😂
یه بار یکی از من تقلب خواست بعد من با صدای بلند گفتم: تقلب؟؟؟ بچهای به پاکی من؟؟؟ هیچی دیگه معلم هم منو هم اون بنده خدا رو کشت😚😚
به معلم گفتم ببخشید سوالتون اشتباهه بعد دیدم همه عین مرده ها دارن بهم نگاه میکنن
اونروز ک مشهد سیل اومد امتحان قرآن داشتیم بعد بارون و باد شدید و تگرگ و اینا..معلممون هواسش پرت شد با بغل دستیم برگه عوض کردیم و بیشتر از ۵_۶ سوال رسوندم ب یکی از دوستام..انقددد حال داد یبارم این آخریا تقلب میکردم با جلوییم..معلم فهمبد حالا نمدونم رف ب مدیر ناظم گف یا نح..
بزرگترین سوتی هر یکی از دانشآموزان ایرانی: مامان...یعنی چیز....خانم معلم اجازه هست فلان فلان فلان
دوستم بهم تقلب رسوند بعد نمی دونستم کاغذ تقلب رو چکار کنم🥲 گذاشتم تو جیبم اون روز بد جوری سرما خورده بودم🤧 بعد مراقب از اون دور داد زد اون چیه گذاشتی تو جیبت😐 منم برای اینکه خودم و نجات بدم گفتم دستماله بعد توش فیننن کردم 😝
جواب کل امتحان عربی رو مراقبمون( ناظممون ( بهمون داد
سر جلسه امتحان ترم اول درس علوم داشتم به بقل دستیم تقلبی جواب سوال هارو میگفتم که یهو معلم بلند گفت(معلممون مرد بود چون پسرم😅)اونی که داری تقلبی میدی به بقل دستیت..حواسم بهت هست..منم که پشمام ریخته بود😭
هیچ کسی مثل من ضایه تقلب نکرده بنده معلم بالا سرم بود بع برگه تقلب هم تو دستم بود:/ بعد جلوش باز کردم بعد دید بعد خندیدم دوستم گفت خاک تو سرت
داشتم امتحان میدادم یهو مراقبمون اومد نگاهی به برگهام انداخت بعد گفت بچه ها به سوال ۲۱ دقت کنید منم از ترس سکته کردم سوال بیست و یکم پاک کردم چرا و پرت نوشتم تهش که نمرات اومد خانممون گفت سوال بیست و یک جواب اولین درست بود چرا تغییرش دادی😂😂
من شیشمم( آره میدونم بچه سالم) بعد امسال نهایی داشتیم و معلمامون به خاطر این که همه قبول بشن کل سوالا رو رسوندن. یادمه معلممون در کلاسو بست، بعد جواب دونه دونه سوالا رو روی تخته نوشت. ماهم خوشحال که هورا همه بیست میشیم یهو دیدیم مدیر وارد کلاس شد-_- و تخته رو پاک کرد ولی خب ما بیشتر شونو نوشته بودیم:)
سر امتحان گروهی علوم زیر میز داشتیم کتاب ورق میزدیم از اون ور هم یکی از دانشجو هایی که میان توی کلاسا هم داشت بهمون می رسوند معلم هم هیچی نفهمید
زیباترین و بهترین تقلبی که داشتم این بودش که من ی سوال رو گیر کرده بودم و داشتم از روی دوستم مینوشتم و معلممون منو دید بعد گفت برگتو بیار ،،، خودش جوابو برام نوشت بعد گفت برو!ریاضی هم بود....!🤣😅🙃🙂و بهترین تقلب بود ....
داشتم به دوستم تقلب میدادم وسطش دو تامون داشتیم از خنده پ. اره میشدیم😂😭🌹
تقلب نداشتم ولی تا دلت بخواد لو دادم
یه بار دوستم خواست بهم تقلب بده بعد معلم علوم مون هم که مراقب بود جیغ زد پلالک (دوستم)سرت تو برگه ی خودت باشه بعد منی که تقلب میخواستم:😂😎 دوستم که مقصر نبود ولی مقصر شناخته شده بود:😒🤬
ما تقلب هامون با همه فرق داره. تقلب رو میچسبونیم زیر کفش نفر جلویی و نفر جلویی سر جلسه ی امتحان پاش رو میاره بالا تا تقلبا رو همه ببینن
یه آزمون تستی داشتیم پاسخنامش کمتر از A5 بود بعد من حواسم نبود داشتم فکر میکردم پاسخنامه رو قشنگ بردم پشت سرم دوستم که پشت سرم بود راحت میتونست ببینه 😌 من اصلا حواسم نبود تازه روبه روی ناظم بودم 🥲 آخرم ناظم فهمید ولی چون بچه خوبی بودم چیزی نگفت 😁
یبار امتحان اجتماعی داشتیم سوال گفته بود ویژگی.های یک تمدن را بنویسید. کنار منم دوستم بود که خرخون کلاس بود. یکی خودش رسوند بعد اون یکی بغل دستیم بلند شد بره سوال بپرسه من که بلند شدم رد بشه از گوشه چشم ورقه دوستم رو نگاه کردم دوتای دیگه رو از روش نوشتم.خوشبختانه خسلی خوب گرفتم
داشتم رو پاککن تقلبی مینوشتم واسه دوستم کا معلم اومد بالا سرم گفت سریع بنویس باش؟
فکر کنم امتحان ریاضی بود ، من خونده بودم ولی فکر کنم بقلیم نخونده بود، وسط امتحان بودیم و بقلیم یک سوال خیلی ساده کرد(طوری که مراقب نفهمه)منم سعی کردم بهش برسونم و رسوندم ولی اصلا نفهمید،چند بار رسوندم ولی متوجه نشد،و همون لحظه اتفاق خیلی عجیبی افتاد، معلممون عوض شد، دو دیقه بعد با یکی کار داشت می خواست بره که یواش گفت بقلی ها به هم کمک برسونن!😱 منم تقریبن سر بقلیم داد زدم که مگه نخوندی! 😁😁😁😅😅😅
خب میخواستم تقلب کنم بلند شدم دیدم معلم رو میز نشسته داره به همکلاسیم کمک میکنه(چون اتیسمه همکلاسیم) بعد گفت چیمیخوای!!!
با یکی از مراقبا خیلی داداشی شدم همه جوابا رو رسوند بهم رسوند ، عزیزان مخ مراقبا رو قبل امتحانا بزنید!!! بعدش تقلبام ک اکثرا همه با انگشت و لب خونی انتقال میدیم به همدیگه✅️
تقلبببببب؟؟؟ امتحانای خرداد میز اول بودم صندلی مراقب جلوم بود ، (تازه وسایل هاشون هم میزاشتن رو میزم🙂)
من تاحالا تقلب نکردم
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
نظرات بازدیدکنندگان (1)