از کارای عجیب بچگی خود مینویسند و با تعداد لایک برنده مشخص میشه
اتمام مسابقه | 1403/04/12 |
ظرفیت مسابقه | 27 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | جایزه : 1000 امتیاز و مدال توسط لایک کاربران |
ظرفیت شرکت در این مسابقه تکمیل شده |
مداد زدن به پاک کن مسابقه راه رفتن روی کاشی با خودم با برنج بازی کردن درست کردن معجون تو حموم آرایش کردن خودم با لوازم مامانم رو مبلا راه رفتن بدون هیچ دلیلی جواب کارتونارو دادن
والا من هر کارم عجیب بود ولی یه کارم تو فامیل هامون مشهوره اونم اینه که وقتی میخواستم نشون بدم قهر شدم، بلند میشدم دو قدم میرفتم جلو بعد با قیافه عصبانی و مرموز(مثل عکس بالا) که مثلا میخواست انتقام بگیره یه ۵ ثانیه بهشون خیره میشدم بعد با قدم های بلند و محکم میرفتم و خودمو محو میکردم و بعد از ۱۰ دقیقه صلح برقرار میشد🗿🤝
آممم مهر می خوردم . مهر نماز🤡
استفاده از پتو به عنوان سپر در شب😂
تست لوازم آرایش مامانم روی کاغذ
نمی دانم چرا اما در بچگی بی دلیل دستم را روی نرده ها می کشیدم و راه می رفتم و خیلی حال می داد💝بچه ها ازم حمایت کنید ❤️❤️
پتو رو میکردم تو دهنم:///🗿💗
یه بار موقع صبحانه مامانم رفت دستشویی، وقتی برگشت دید کل عسلو مالیدم به خونه:)) یا یه بار مامانم رفت بابام رو بدرقه کنه، کل قالب پنیر گذاشتم تو نون و خوردم، بعد چایی شیرین خودم و مامانم رو هم خوردم:))
تو حموم معجون درست میکردم هنوزم میکنم🫥
نمیدونم مثلا دوست داشتم توی کارتن بخوابم یه حس خوبی میداد بهم🙂و اینکه آیندمو تصور کنم:)
دستشوییمو نمیگفتم😶😂 بعد مامانم برام یه دفتر خرید هرموقع میگفتم توش برام برچسب میزد
مُهحر میخوردم(چون نمیدونستم با کدوم ه از هردو استفاده کردم🤡)
در بچگی دماغ پسر عمه ام و عمویم را گاز میگرفتم
یک:کردن پتو در دهان خود دو:خوردن بی دلیل کاغذ و یا دستمال کاغذی سه:وقتی بابام متر رو برمیداشت... اندازه ی قد خودم بازش میکردم باهاش میرقصیدم😑
پتو رو میکردم تو دهنم کاغذ میخوردم با چسب مایع اسلایم درست میکردم روی سرامیک ها دراز میکشیدم ( لعنتیا بیشتریاشون خنک بود) روی اپن خونه دراز میکشیدم
نمیدونم چرا دهنم رو پر هوا میکردم و خالیش میکردم و معنی این کار میشد(توپ)😂🤣
با حریف های ناواقعی مسابقه میزاشتم یه جا مشخص میکردم میدویدم بعد که به خط پایان میرسیدم میگفتم من بردم خانواده هم تشویقم میکردن😂
خوردن هرچی دستم میومد حتی شامپو..کلا همه چیزو تست کردم واییی محر(نماز)واقعا خوشمزست😭😂
وقتی که کسی حواسش به من نبود ، چهار دست و پا راه میوفتادم به سمت فریزر، در رو به زور باز میکردم و کره بسته بندی شده رو با پوست آلمینیوم روش میخوردمو بعد دوباره میذاشتم توی اولین طبقه فریزر🤣🤣
خوردن کتاب ها😐 خوردن کرم دست و صورت به جای بستنی😐 شکستن گوشی بابام و سوزاندن آن😐 ساخت معجونی برای جادوگری مثلا در حمام با شامپو ها یه بار هم خونه امون رو با آب یکی کردم آخرش تنبیه شدم
علاقه کنترل نشده به حیوونا داشتم در حدب که میخواستم بکشمشون...😂😂
وقتی هوا سرد بود و من هم چوب شور داشتم میرفتم بیرون مثلا سیگار میکشیدم👍🤣
میتونستم تا یک ساعت پلک نزنم
من چسب مایع می خوردم لامصب خیلی خوشمزه بود چسب رازی
یه بار وقتی خیلی کوچیک بودم نزدیک ۴ سالم بود،توی اتوبوس نشسته بودیم بعد جای من و خواهرم خیلی بد بود چونکه جلوییمون خوابیده بود بعدش صندلیش اومده عقب منم حرصم گرفته بود یدونه با لگد محکم زدم پشت صندلی ،یارو پرید از خواب.اکه میبینی بدون کار اشتباهی کردم،تباه بودم،ببخشید💖
نگه داشتن دستشویی،گاز زدن مداد،گاز زدن لباس😂
همه میگن من عاقل ترین بچه فامیل بودم ولی نمیدونم چرا وقتی دوسالم بود اون توپ های روی سیم برق رو میخواستم
هرچی میدیدم نمیفهمیدم چیه میخوردم و بو میکشیدم
متاسفانه چیزی به یاد ندارم😐
راستش چهار پنج سالم بود که فقط برای اینکخ بفهمم چه حسی داره و بعدش چی میشه.... یه کشمش کردم تو دماغم. اومدم درش بیارم تا ته رفت تو. رومو کردم سمت خوانواده و فریااااد زدم:من یه کشمش تو دماغم گیر کرده
شستن زبت ماشین خالم / آب ریختن تو خمیردندان / میرفتم بخوابم میگفتم نکنه لال شم 😂 / ترسیدن از آهنگ هایی که شبکه پویا پخش میکرد
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
برنده که نوشته جواب کارتونو دادن:عزیزم من هنوزم با عکسای تبلتم و فیلما حرف میزنم😼🎀