بزرگترین پشیمونیت

بیشتر باید با مامان بزرگم وقت می گذاشتم قبل از اینکه از دنیا بره

چرا وقتی بچه بودم به مادر بزرگ مامانم احترام نذاشتم و دوستش نداشتم💔 الان دیگه دیره چون اون چشماشو خیلی وقته بسته:)

نباید عاشقش میشدم، نباید بهش وابسته میشدم، نباید میذاشتم به همین راحتی قلبمو بشکنه و بره، نباید میذاشتم با احساساتم بازی کنه، نباید میذاشتم خودشو تو قلبم جا کنه...‌ اینا همه پشیمونی های منه :(💔

به بقیه اعتماد کردم و چیز های رو بهشون گفتم که نباید میگفتم

به خاطر کسایی که فکر میکردم دوستمن از موقعیت هایی که می توانست من ۱۰۰ پله پرت کنه بالا گذشتم و الان دربه در دنبال همون موقعیت هام

از اینکه نتونستم بهتر از این باشم

انیمه دیدنو زودتر شروع نکردم اشتباهات دیگم برام مهم نیس چون ازشون درس گرفتم !

به دنیا اومدن در مرحله ی اول و بعد هم اینکه هر وقت بقیه هر چی بهم گفتن سکوت کردم و هیچی نگفتم...

مهربون بودن، ساده بودن،خوش برخورد بودن و ازهمه بدتر بدنیا اومدن

امتحان کردن اسکیت هایی که همه باهاش الان راه میرن..... افتادم پام شکست، رفتم اتاق عمل و در آخر تا 3 ماه کل تابستون با ویلچر راه میرم و تا پام خوب شد میرم مدرسه 🌝🤡🤝

تموم کردن فیلمام که عاشقشون بودم3>> :(🥺🥢🍸

کسی که دوسش داشتمو ایگنور کردم...

این که به دنیا اومدن اولین و بزرگترین پشیمانی عمرم بود

باهاش کات کردم

به کسایی که نباید لبخند میزدم ، لبخند زدم بزرگترین حماقت انسان لبخند زدن به کسی است که ارزش نگاه کردن هم ندارد!

من.... یک دوستی داشتم، اسمش محمدرضا بود از بچگی باهم بودیم، تا اینکه:::: یک دختر پیداش شد تو سن ده سالگیمون بعد محمدرضا عاشقش شد و رفت با اون. من خیلی ناراحت و پشیمون شدم بعد با گریه اومدم خونه گفتم دوستم رو از دست دادم.. اما هنوز که هنوزه احساس میکنم هنوز کنارمه🥲🥺

با ی نفر دوست شدم

بزرگترین پشیمونیم اینکه نباید به همه اعتماد کنم و حرفای دلم رو بگم :/

پشیمونی بزرگی ندارم ولی خوب پشیمانی کوچیک زیاد.وقتی یه حرفی میزنم که از گفتنش بعدا پشیمون میشم

اینکه تو انزلی زندگی کنم اصلا انزلی الان ۱-مرداب✖️ ۲-اسکله✖️ ۳-مناره✖️ ولی بین تمام این شهر هایی که دیدم(هیجا بندر نابو)

اینکه گذاشتم بمیره

به خاطر اینکه دل می خواست دوست داشته بشم خودم به آدم مورد علاقه همه آدما تبدیل کردم ولی آخرش هیچکی دوسم نداشت...

درست انتخاب نکردن دوست