بگو اگر بمدت 1 روز نامرعی بودی چیکار میکردی؟
اتمام مسابقه | 1403/03/27 |
ظرفیت مسابقه | 100 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | بدون مدال مسابقهتوسط سازنده مسابقه |
یواشکی با هواپیما میرفتم اینگلیس بعد اینکه یک روز تموم شد هم در انگلیس به زندگیم ادامه میدم
میرفتم خونه دوستم (مامانش با من مشکل داره نمیزاره باهم باشیم😢)
اگه من نامریٔی بودم میرفتم خونه ی ترانه که دوستمه بعد میدیدم که واقعی میگه یا نه! آخه به همه ی دوستاش پز میده که یک خونه ی ۲۰۰۰متری دارن،میگه ماشینشون بنزه،میگه همه جای دنیا رفته و گرون ترین استیکر دنیا رو مامان باباش برایش خریدن میگه ۹۰۰تریلیون پول دارن مامان باباش ، میگه خودش۹۷میلیون پول داره!شما بودینم فکر میکردین دروغه چون بهترین دوستش دایانا هم به من گفت که ترانه اجازه نمیده که دایانا بیاد خونشون
میرفتم دوسامو میترسوندم با کارام دلم خنک میشد 🤣🤣 لایک کنید تا حالا نبردم 🥺😥
درجریانید که نامرعی بشیم لباسامون معلومه؟ اخه بدون اونا که نمیشه جایی رفتتتت
عاممم میرفتم دنبال کراشم و یه عالمه مار غلط دیگه مردمو اذیت میکردم کلا مرض دارم...
میرفتم پیش کسی که سال هاست دوستش دارم
میرفتم خونه دوستام تا ببینم پشت سرم چی میگه یکی هم هست میرفتم خونش تا ببینم واقعا کیه و خانوادش کین
صد در صد به ق.ت.ل رسوندن معلم های مدرسه...
ميرفتم پيش دوستم كه هميشه پشت سرم حرف ميزنه و صداشو ضبط ميكردمو به همه دوستاش نشون ميدادم چه هيولاييه🖤🥹
میرفتم پاساژ موبایل کرج هر چی عشقم می کشید کش می رفتم.😂😂
میرفتم خونه دوستم که عاشق همیم مدتی ازهم جداییم برای همیشه و دلم میخوایت از دور ببینمش و مطمئن بشم خوشحال باشه💔🥺 مطمئنم اونم دلش برای من خیلی تنگ شده همیشه عکسای پروفایلش رو چک میکنم ولی اون هیچوقت قرار نیست از این دلتنگی با خبر بشه
میرفتم پیشدوستا و اشناهام تا ببینم درباره من چی میگن👀🙂↕️🙃
می رفتم یه شهربازی سرپوشیده همه بازی ها رو سوار میشدم، می رفتم یه لباس فروشی خودم رو تو لباسا جا می کردم، از بستنی فروشی بستنی مجانی می گرفتم.
دیگه محدود نبود هر جا میخواستم میرفتم و هر کار میخواستم میکردم، ولی اول از همه میرفتم پیش کراشم و بعد دوستم
میرفتم کرم ریزی و کلیییییییییییی غذا و خوراکی میدزدیدم💀😹
خونه عشقم میرفتم صبح تا شب کنارش بودم:)
میرفتم تو هواپیمای ایران کره و بعد میرفتم تو محل سربازی اعضا و بعد میرفتم کره گردی
میرفتم پیش کسی که دوسش دارم و تا میتونستم نگاش میکردم :)
با هواپیما میرم خارج بعد پیاده میشم بعد کسی منو نمیبینه و فرداش میگم:غلط کردم😭🤣
رفیقمو به دلایلی دنبال میکردم البته رفیق سابقمو همونی که با یکی دیگه رفیق شد 🥲
میرفتم و آدمایی که ازشون خوشم نمیاد(حیوان آزار ها) رو اذیت میکردم🙃
قدم اول: میرفتم بانک پول مید*زدیدم🤡 قدم دوم: میرفتم گوشی میدزد*یدم🌚🤝🏻 قدم سوم: میرفتم جاهایی😈💀 😂
کسی که دوست دارم باهاش رفیق بشم میرم خونشون:) یا سوار هواپیما میشدم میرفتم محل خدمت پسرامممم🥰
یه جاهایی می رفتم که.... نمیشه گفت😂❤️
میرفتم دزدی هرچی میخواستم واسه خودم برمیداشتم و یکمی هم مردمو اذیت میکردم😂
به معلم ریاضیم میگفتم. من ازرائیلم اگه امتحان بگیری میام جونتو میگیرم .
مردم آزاری وترسوندن تمام دوستام 😂😂😂 کرم دارم دست خودم نیست
از خواب پامیشدم یواشکی میرفتم خونه فامیلمون که خونش تو محلمونه و بچه های فامیل رو مث سگ میترسوندم😁😁(عکس کاری که با بچه فامیل میکردم و واکنشش)
راستش اگه بخوایم دزدی کنیم آثارش که میمونه پس میشستم تو خونه غصه میخوردم چرا نمیتونم دزدی کنم🤡💔
به مامانم می گفتم و می رفتم به می شدم می رفتم خونه بچه فامیل یا اگه می اومدن اینجا اذیتش می کردم
همممم کارای.......... میشه کرد منظورم کارهای زیادی بود منحرف😅
صد البته که میرفتم سوسک مینداختم رو داداشم خیلی حال میده😎
تو اون یه روز تقلب میکردم میرفتم اینور اونور بقیه رو اذیت میکردم مخصوصا دخترعمم رو میرفتم پشتش هی میزدمش اونم بترسه😂😂
میرفتم رو پل و خودمو تو آب پرت میکردم🙂💔
میموندم خونه راحت آخه اگه نامرئی بشم لباسام نامرئی نمیشه و ضایع میشه
میرفتم بانک پول مورد نیازمو بر میداشتم ( زارت ) کلی خوراکی میرفتم از فروشگاه بر می داشتم میرفتم کتابفروشی و بعد برمیگشم خونه
از بانک دزدی میکردم🌷😹
میرفتم بانک اندازه ی یک سالم دلار بر می داشتم میپردیم تو هواپیمایی که میره به سمت کره بعد اونجا یه روز صبر می کردم وقتی مرئی شدم میرفتم دلارامو چون می کردم و تا آخرش زندگی می کردم و چون ۱۶ سالمه شبیه فیلما تو سوپر مارکت کار می کردم
بقیه رو اذیت می کردم مخصوصا خواهرم😐😂😹
می رفتم ببینم بقیه دارن درباره ی من چی میگن. می رفتم و ذاتشون رو وقتی تنها بودن می دیدم. اونایی رو که به بقیه آزار می رسونن رو اذیت می کردم.
میرفتم جوابای امتحانات رو میدزدیدم یا میرفتم دم در یه ادم پولدار گوش وایمیستادم که بتونم ازش باج بگیرم😈🥸
میرفتم سر وقت کسی که ازش بدم میاد>:)
می رفتم دزدی
داداشم و اذیت میکردم جهت انتقام گیری نوشتن توی دفترچه خاطراتم و تکلیف هنرم
همه رو میکشتم😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐 من وحشی ام
میرفتم زندانی که تتلو توشه و باهاش صحبت میکنم و بغلش میکنم و کل اوت روزو پیشه اون میمونم
سوار هواپیما میشدم میرفتم امریکا همون جا میموندم فقط دیکه نمی تونم برگردم:/
بقیه را میترسوندم😂 ر جا میخواستم میرفتم مثلا بدون بیلیت گرفتن به کنسرت بی تی اس میرفتم🥲
همه رو اذیت میکردم😂🗿
میرفتم فست و فودی و فقط میخوردم
دشمن خونین رو میکشیم از بانک 🏦 سرقت میکردم
میرفتم تو فروشگاه ها و خوراکی هارو میخوردمم
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
نظرات بازدیدکنندگان (0)