
چه روز هایی رو تجربه کردی که دیگه برنمی گرده؟
اتمام مسابقه | 1403/03/20 |
ظرفیت مسابقه | 66 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | جایزه : 1000 امتیاز و مدال توسط لایک کاربران |
روز تولد پارسالم که با دوست صمیمیم جشن گرفتم... اون دوستم ۶ ماه پیش مرد...

چند سال پیش تر همه چیز قشنگ بود حتی وقتی گریه می کردی ، وقتی مشق می نوشتی اما الان هیچ چیز مثل گذشتش نیست حتی زمان ، زمان هم داره با سرعت بیشتری سپری میشه:( نمیدونم چرا؟ اگه درک کردی لایک؟
هرسال هر ماه هر هفته هر روز هر ساعت هر دقیقه هر ثانیه هیچکدوم هیچوقت بر نمی گردن
روزی که می تونستم به راحتی راه برم و آینده ورزشی داشتم. اییییی و دورانی که بدون درس خوندن بیست می شدم. دلم براش تنگ می شه ولی خب.🐑
پچگی:) متاسفانه دیگه هیچوقت برنمیگرده.

روزایی که بچه بودم و کل دغدغه م شلوغی اتاقم بود هیچوقت برنمیگرده:)
بچگیمم...
بچگی....
روزی که بدنیا اومدم؟ 😔
همه چیز تا قبل کرونا خوب بود..
آخرین ثانیه هایی که کنارش بودم آخرین ثانیه هایی که باهم خندیدیم آخرین ثانیه هایی که دوستامو دیدم آخرین ثانیه هایی که تو بغلشون گریه کردم آخرین ثانیه های غروب خورشید که منو یاد اون میندازه آخرین ثانیه هایی که اسممو از زبونش می شنیدم آخرین ثانیه هایی که دستشو می گرفتم آخرین باری که بوسیدمش و نفهمیدم آخرین باره 💔
روزایی که باهاش بودم کاش قدرش رو بیشتر میدونستم

دیروز ، پریروز، و... روز های قبلش و همینطور امروز...
روزایی که با بچههای فامیل فوتبال بازی میکردیم،روزایی که با مامان بزرگم میرفتم پارک،عروسیای بچگی،کانتر بازی کردن،زندگی بدون دغدغه،روزایی که تنها ارزومون این بود که بزرگ شیم)

روزایی که پیشش بودم و باهم میخندیدیم قدر لحظه به لحظه اون روزا رو نمیدونستیم حالا که دارم از دستش میدم میفهمم چه روزایی خوبی رو گذروندم
روزی که نمیدونستم آخرین باره بابابزرگم که بزرگم کردو میبینم.کاش برگردم به گذشته رفتارا و بی ادبی هامو درست کنم🖤🥀😔
آخرین امتحان مدرسه رو میدم و بعدش بر میگردم خونه تا gta:San بازی کنم و از تابستون لذت ببرم

قطعا روز های بچگیم...
وقتی که داییم میرفت سربازی و من خونه مامان بزرگ و بابا بزرگم بودم و با اینکه شب شام می خوردم ساعت ۲ نصف شب هر شب بلند میشدم بابا بزرگم رو بیدار می کردم برام تخم مرغ درست می کرد بهم لقمه می داد می خوردم دوباره می خوابیدیم دلم برای اون روزا تنگ شده
نوجوونی، البته اصلا خوب نگذشت.
من یه دوست خیلی صمیمی توی اسکیت داشتم به نام رونیکا که یکسال از خودم بزرگتر بود اون موقع من چهارم بودم و اون پنجم و اون اومد تو مدرسه ی ما اون موقع خیلی خوب بود ولی سال دیگه رفت با یه دوست دیگه و منو ول کرد و بهم اهمیت نمی داد و من آخر سال میخواستم بهش هدیه بدم چون دیگه نمیبینم و فهمیدم اون اون روز یعنی روز آخر نیومد🩹💔💝💘
روزی که هموشناختیم
روزی که باشادی کل آسناهام جمع بودن و ما بچه ها با شادی با هم بازی می کردیم بدون توجه به هرچیزی
من کلاس ششمم روز آخر مدرسه یکی از دوستام ک خعلی دوسش داشتم نیومد😭🥺🦋
روزایی که دیگه بر نمیگرده؟اوه....سوال عجیبیه ولی فکر میکنم که دبستان...اره دوره دبستانم هیچ وقت بر نمیگرده
بازی با مامان بزرگم ......

آخرین باری ک بغلش کردم ...
اگه برمیگشت به گذشه تلاش بیشتری میکردم
هرروز
هر روزی که سوار موتور تو خیابونا میچرخم به گذشته فکر میکنم زمانی که سوار موتور تو کوچه های شهرستانمون میچرخیدیم و میرفتیم تا نون بخریم وقتی پدرم میرفت تو صف و با همه سلام علیک میکرد و همه رو میشناخت وقتی همین که از خونه پدربزرگم خارج میشدم دوستام منتظر بودن تا با هم فوتبال بازی کنیم وقتی با دختر عمم والیبال بازی میکردم وقتی گوشی دستمون نبود تا انقدر از هم دور باشیم
اون روزی که اتوبوس اردو با کراشم یکی بودولی نشستممم
همه روزا که می ره دیگه بر نمی گرده 🖤🖤
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
سلام خوبی؟
بانگو فنی؟
ما یه بلاگ داریم مخصوص بانگو فن هاست
که کاربر 아유미 درستش کرده
اگه بیای خوشحالمون میکنی🥹🥰💖🌸🍓