از عنوان معلومه🌚🤝🏻🚶🏻♀️
اتمام مسابقه | 1403/02/03 |
ظرفیت مسابقه | 50 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | جایزه : 1000 امتیاز و مدال توسط لایک کاربران |
یه بار نزدیک بود صورتم اتیش بگیره یه بار افتادم تو چاه نزدیک بود از کوه بیفتم رفتم زیر تاب نزدیک بود تاب بخوره به سرم اونم تاب فلزی و از شانس بدم یه سنگ بزرگ پرت کردم خورد تو سر یکی فرار کردم الان نمیدونم زندست یا نه از این بد شانس تر داریم ایا؟
با اینکه سازنده مسابقم ولی خودمم شرکت میکنم😂😔🤝 به نام خودا شروع میکنیم امتحان ریاضی تو روز تولدم و صفر گرفتن😔🤝🏻 اتاق نداشن🤧 اعلام جن.گ تو روز تولدم😭 بارون اومدن تو روز تولدم و به فنا رفتن برنامه ها برای بیرون رفتن و شهر بازی🥸 سه بار تو یه روز توپ خوردن تو سرم⚽️ تبریک نگفتن دوستام برای تولدم😭😔 و همون دوستی که بهم تبریک نگفت تولدش یک ماه دیگست و از الان داره برنامه میچینه که اره کادو برام فلان بگیرید ساعت این بیاین یه رقصی هست باید یاد بگیرید و روز تولدم برقصیدش وگرنه ناراحت میشم 🤡😠
اگه قرار باشه از بین صد نفر ، به نود و نه نفر جایزه بدن ، من همون یه نفرم که جایزه نمیگیره . حالا اگه قرار باشه از بین صد نفر به یه نفر سیلی بزنند ، اون منم .
اولین جلسه س والیبالم بود همین امروزم بود رفتم مثلا پنجه بزنم بعد توپ رفت اونرتر اودم با ی حال خفن بگیرمش کفشم کشیده شد به زمین با کله رفتم تو پوستر پوسترم افتاد
حدود ۲۰ تا مسابقه شرکت کردم هیچ کدوم رو نبردم بابا آمار و احتمال اوضاع ش خرابه ها دیگه از بین بیست تا (یابیشتر) یکی حقش نبود؟:(
تو فوتبال آینم شکست داشتم نمک میزدم به غذام نمک کامل ریخت تو غذام.وسط امتحان ریاضی خون دماغ شدم تو زنگ ورزش پام در رفت سوسک رفته تو شلوارم🥲 دوباره میخواید؟
به نام خدا... ۷ تا تستم رد شد ۵ تا مسابقمم رد شد
۳ صفحه ریاضی رو تو دفتر نوشتم بعد گفتن نیازی نیست تو دفتر باشه😔
شروع کنم پارسال موقع اوردو رفتن اتوبوس بقیه کلاسا اومد مال ما نیومد تهش با مینی بوس رفتیم بد شانسی بدی تو اردوی بدی رفتیم کهک بارون اومد وقتیم که میرفتیم جایی که در امان باشیم بارون شدتش کم میشد رعد برقم قطع میشد بد وقیتی میرفتیم برون بارون شدید میشد رعد برقا هم دوباره شروع به زدن میکردن ،،،، بد یه بار رفتم تو آشپزی کمک مامانم کنم ماهیتابه از دستش ول شد افتاد وسط فرق سر من سرم نشکست اما بدجور درد گرفت
کلی منتظر بودم تا معلم بگه بیا متنت رو بخون بعد رفتم زنگ خورد
یه بار داشتم با این برگه کوچیک ها با دوستم نقاشی میکردم بعد معلم دید بردمون دفتر مدیر(جلل خالق●_●)بعد ما ری...دیم به خودمون به خاطر یه نقاشی فرستادنمون دفتر مدیرررر
برای اولین بار نشستم درس خوندم معلممون لغوش کرد ~*
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
یه بار نزدیک بود صورتم اتیش بگیره
یه بار افتادم تو چاه
نزدیک بود از کوه بیفتم
رفتم زیر تاب نزدیک بود تاب بخوره به سرم اونم تاب فلزی
و از شانس بدم یه سنگ بزرگ پرت کردم خورد تو سر یکی فرار کردم الان نمیدونم زندست یا نه
از این بد شانس تر داریم ایا؟
▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎
یا خدا این چقدر بد شانسه
😂😂