از مسافرت برگشتید و...

و سروران عزیز که در مراسم خاک سپاری یاری دادند...

خطاب به مغزم: جدی میفرمایید؟

استرس، دلهره، ناراحتی ولی شماره هتلو دارم😎 اگه گربه میدوستی بلایک

اول جیغ میکشم بعد تو سر خودم میزنم بعد مامانم با من یکی به دو میکنه بعدش هم منتظر میمونم تا یه گوشی جدید دستم بیاد🤡 عکسی که درست کردم رو هم بالا میبینید😔👌

امممم چیزه خاصی نیست سکته میکنم😅 سپس کل جد و اباد میرن هتل رو زیر و رو میکنن اگه پیدا نشد که قبل از اینکه بمیرم خودشون میکشنم😑 اگه لایک نکنی این اتفاق برات میافته😑 نه جدی لطفا لایک کنین

به روایت تصویر 🗿

زنگ میزنم به مدیر اون هتله بهش میگم توی اون گوشی ای که روی تخت اتاق شماره فلانه،یه بمب کوچیک جاسازی شده که با لمس کردن گوشی منفجر میشه لطفا بهش دست نزنید تا من خودمو برسونم و بتونم اونو خنثی کنم؛وگرنه کل هتل میره رو هوا اگرم گفت قبلا دست زدیم بهش و اتفاقی نیفتاده...مقدمات مراسم ختم خودمو آماده میکنم(=

به نام خدا سَکته

بدبخت شدم...😐🤡 ولی خوب جدی شاید زنگ بزنم به اونجا🤡💔💔💔

امکان نداره گوشیم گم شه🦖 منو گوشیم عین خواهر های بهم چسبیده میمونیم🌞

اول از همه توسط مامانم جر میخورم از استرس قلبم از دهنم میزنه بیرون بعد زنگ میزنم هتل بعدش میرم هتل و امیدوارم که گوشی رو پیدا کنم 😃بگرنه حلالم کنید

از اونجایی که انقدر حواسم به گوشیم هست و مدام دستمه اصلا امکان نداره یادم بره

خیلی سادست زنگ میزنم شماره هتل میگم با یه چیزی برام بیارن

جز این ریکشنی ندارم:)))))

گوشی ندارم قاعدتا ری اکتی هم ندارم

هرگز نمیرم هتل✅

به نام خدا "سکته"

میزنم تو سر خودم😂😭

اون موقع منی وجود نداره که بخواد ریکشن نشون بده😬🩷 اما این غیر ممکنه که تو خونه بفهمم تو هر جاده ای چه ماشین چه قطار چه هواپیما من کلش رو گوشی بازی میکنم😐🖤

هیچی پامیشم میرم دو رکعت نماز میخونم و میگم خدایا غلط کردم از این به بعد قول میدم نمازهامو بخونم فقط گوشیمو برگردون🥲

اول سکته ناقص میزدم می‌شستم زارررررر میزدم بعد به مامانم میگفتم زنگ بزنن هتل بعد هتل بسته بندیش میکرد میداد پستچی بعد چند روز خسته کننده ... بلاخره گوشیم می‌رسید و من سه روز در بغل او می‌خوابیدم 🗿👍

مغزم: نکنه یکی برش داشته باشه قلبم: برو هتل موبایلت رو بردار بدنم: من حوصله تکون خوردن ندارم ها خودم: به نام خدا سکتههه

اهم بسم الله الرحمن الرحیم و بعدش صدق الله العلی العظیم 😂💔

دربست:هتل

اوک ولی انقد طول پیدا نمیکنه همون موقع ک ببینم گوشی تو جیبم نیس سکته رو میزنم😂😔

اول اینکه خودم رو پاره میکنم برای پیدا کردنش سپس اگر بعد 2 ماه بدون لحظه ای خواب پیداش نکردم یکی دیگه میخرم (من پولدار نیستم فقط بدون کوشی زندگیم (استیکر دار ندارم))

بی شک اول با بهت ب بقیه نگاه میکنم ربتم نفسام کند میشه ولی صدای ضربان قلبمو میشنوم و....و میزنم زیر گریه در بین گریه هام ب تمام اطلاعات و عکس و موزیکای گوشی طفلکم فکر میکنم...🥲

گریه...

به نام خدا پرواز برگشت مستقیم در غیر اینصورت سکتع🥰🥰🥰🥰

زنگ میزنم همون کسی که اتاقمو داد آدرس خونمو بهش میدم میگم:[داداش بی زحمت گوشیمو بیار]

و منی که موقع خوندنم استرس کل وجودم و فرا گرفت😂💔

به نام خدا سکته 💀

این موبایل باستانی همون بهتر جا بمونه

پیاده تا خود هتل میدوعم تا بیارمش

جیغ بنفش

زار میزدم😊🫠 نه واقعا سعی میکردم به مامانم و بابام بگم ازشون کمک بخوام(ازونجا که خانواده خوبی دارم😂)

گریه*

برمیگردم تا گوشی رو بردارم🚶‍♀️😐 ولی اگه اونجا هم گوشیم نبود............. (مدیر هتل)😐 🗿👋 (من) (مدیر هتل:😔...............🤜😐(من مدیر هتل: تپ تپ تپ تپ تپ تپ تپ (صدای کوبیدن مگس کش توسط من به مدیر هتل)

واسه چند ثانیه خشکم می زنه و به یک نقطه خیره می شم و بعد اندازه یک دنیا استرس می گیرم و با استرس می رم پیش مامان و بابام تا به هتل زنگ بزنن و بعد تا وقت به نتیجه رسیدن زنگ زدن به هتل خود خوری می کنم

سکته?

ماماااان بیا برگردیم فک کنم بچرو جا گذاشتیم! حتی اگه اون لحظه بچه بغلش باشه باور میکنه جاش گذاشتیم و برمیگردیم وقتی من بچه بودم یه همچین اتفاقی افتاد و درحالی که بغلش بودم دنبالم گشن جواب میده😅

کلی گریه میکنم و جیغ می زنم بعد میرم پیداش کنم اگه پیدا نشه فاتحه.............

به نام خدا سکته 🫠🤌🏻

به نام خدا سکته:/

به نام خدا سکته پس از سکته و در نهایت مرگ🗿

ابتدا سکته سپس دوباره رفتن به مسافرت در کمترین زمان و پس گرفتن گوشی

جیغغغغغغغ چ.ا.ق.و میدی مامان؟

فاتحمه صلوات🥲

اول جیغ میزنم بعد سکته میکنم بعد مامانم میفته دنبالم بادم با منحرفی فراوانننننن میرم میارمش

بعد اینکه سکته رو رد کردم به هتل برمیگردم

سکته میکنم

هر طور شده برمیگشتم هتل

جیغ و گریه و افسردگی

من چقدر بدبختم و زنگ زدن به هتل

امیدوارم یکی بالخره دستان زندگیمو بخونه و منو از این دنیا ببره🙂🌛

میرم هتل

از اونجایی که مسافرت جایی نمیریم که هتل بگیریم و آواره میشیم خونه فامیل حتی درک هم ندارم از این وضعیت😃

س...کته و رفتن به بهشت در تصوراتم در واقعیت گریه کردن و زدن خودم از عصبانیت و درد

میرم میارش (^_-)

اول برای بار چندم میگردم بعد یه آشنا پیدا میکنم که بره اونجا و بهش میگم گوشیمو بفرسته اگه پیدا نکردم زنگ میزنم به مدیر هتل تا برام پستش کنه البته وقتی گوشی دار شدم🌚

عصبانی میشم که چقدر حواس پرت هستم با هتل تماس میگیرم (با گوشی یکی از اعضای خانواده) تا گوشی رو با پیک برام ارسال کنه

سکتهههههههههه

برمی‌گردم برش میدارم 😐🪓

خب از اونجایی که چه در مسافرت چه در شهر خودم توی راه آهنگ میگوشم با هنذفری پس تو ماشین یادم میوفته اما اگه به احتمال ۱درصد این اتفاق بیوفته گریه میکنم و به بابام میگم با هتل تماس بگیره اگه تونستن پستش کنن

عی وای

اول از همه با دهن باز "اوو ش*تتتتتتت" بعد هرجور شده میرم اون هتل تا گوشیمو پیدا کنم و دست از تلاش برنمیدارم بعد که مطمئنم(باییددد) پیداش می کنم به اسودگی می رسم ...

صددرصد یه دست گریه می‌کردم و همه جا رو فحش بارون می‌کردم بعدم به هتل زنگ میزدم که واسم نگه دارن یا اگه اونجا آشنایی داشتم میگفتم اونا بیارن یا بدترین حالت خودم میزفتم دنبال گوشیم🤧

کمی شوکه میشم ولی احتمالا با تلفنی چیزی به هتل زنگ بزنم و بگم که ارسالش کنن

سکته میکنم 😐 خیلی ساده 😐

سکته میتونم به مامانمم زنگ بزنم

کلی نگران و استرس میگیرم و خب یه ماشین کرایه میکنم بیارش

کار خاصی نمیکنم فوقش یه گوشی دیگه میخرم