اگه بتونی یه وسیله اختراع کنی

رباتی رو اختراع میکردم که بتونه تمام تلاشش رو برای همدردی با انسان ها بکنه،رباتی که حال آدم هارو بهتر بکنه باعث شه به جای گریه،لبخند روی لب هامون بشینه.

خب ایده های زیادی دارم حتی یبارم یچیزی طراحی کردم ولی خب پی اش نرفتم خلاصه اگه بخوام ی چیزی رو با اطمینان به اینکه رونق پیدا کنه اختراع کنم سعی میکنم چیزی اختراع کنم که به بشریت کمک کنه یا شایدم هوش مصنوعی رو مطرح تر کردم ولی دوس دارم شهر دیجیتال بسازم تو ایران که واقعی باشه، بنظرم تجربه ی خوبی میشه و شایدم بقیه شهر ها هم اینطوری شد و ایران آباد تر شد 🌙💛

Change language ( تغیر زبان ) یه تراشه ای که زیر زبون قرار بگیره،باهاش بشه به تمام زبان های زنده دنیا صحبت کرد.مثلا میری آلمان،آلمانی حرف بزنی.تو فرانسه،فرانسوی(درواقع صدای خودتو ترجمه کنه) merit gauge ( لیاقت سنج ) یه دستگاه که تو مغز یا چشم گذاشته بشه که بشه با نگاه کردن به دیگران لیاقتشون برای دوستی ، ازدواج ، همسفر شدن و ... رو تشخیص بدیم Cancer vaccine ( واکسن ضد سرطان ) من پدربزرگم و خیلی از آشنا هام سر همین سرطان فوت شدن ، و البته خیلی از بازیگرهایی که دوست داشتمشون مثل آلن ریکمن

و کسایی که نمیدونن چع اختراع کنن لایک کنن:

وسیله ای که بشه باهاش فهمید کی دروغ میگه و دروغش چیه

چیزی که باهاش بری دنیای رویاییت

۱- این هست که می‌توانستیم یک دکمه ای چیزی بخوریم تا مغزمان به گوگل وصل بشود ۲-این بود که با یک چیزی یا وسیله ای اختراع میکردم که بشود مرده ها را زنده کنیم

تبلتی که چشم ها رو ضعیف نکنه و اینترنت رایگان داشته باشه و حافظه ی خیلی زیاد هم داشته باشه=تَبوب مکانی که همه به رویاشون برسن!🥲🩵 = آرِزَک خانواده ای که بی بها دوستت داشته باشن!🫂🌊 = خاشق عینکی که روح ها رو نشون بده 🏟رونَک هندزفری ای که همه ی احساسات مردم راجعت رو بگه 🌠 آکال عینکی که درون آدم ها رو نشون بده❤️🫀 عان

رباتی که هرچیزی تاکید میکنم هرچیزی بگم بده از پول بگیر تـــــــــا خونه همه چی

هر چیزی...؟ خوب من یه کنترل اختراع می کردم که دی ان ایِ هر چیزی رو بگیره و کنترلش کونه رو مغز تاثیر نداره ولی اصن نمیدونم چرا باید اینو اختراع کونم صادقانه بگم شاید یه سیاره می ساختم که از جنسِ پیتزا باشه😭😂✨🙂👍🏻✋🏻

وسیله ای که با هاش تو یه چشم به هم زدن هر جایی میخوای بری

یچیزی ک مثل پتوی هری پاتر بتونی ناپدید بشی کسی نتونه ببینتت و اونجوری مخفی میرفم هرجا ک دوس داشتم آزاد یواشکی سوار هواپیما میشدم میرفم یه کشور دیگ بدون هیچ ویزای و پاسپورتی