خب خواهران و برادران بگین اگه صاحب مدرسه بودین و تمام اختیارات رو داشتین چه برنامه ای برای دانش اموزان میزاشتین؟
اتمام مسابقه | 1403/01/20 |
ظرفیت مسابقه | 30 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | بدون مدال مسابقهتوسط سازنده مسابقه |
_میزاشتم بچهها گوشی بیارن ولی فقط زنگای تفریح استفادش کنن و زنگای کلاس بزارن توی کمد مخصوص خودشون _زنگ تفریح زیاد _زنگ کلاسی که حوصله سر بر نباشه و خلاقانه باشه و بچهها سرگرم بشن _ناخن بلند ، مو بیرون مقنعه بودن ، و یکم آرایش مجاز باشه _اردوهای زیاد و اینکه توی اردوها هر لباسی بخوان بپوشن _یونیفرمهای مدرسمونو مثل مدارس کرهای میکردم و هر فصل هم یونیفرم خاص خودش _شهریه زیاد نباشه که خانواده دانش آموز مشکلی براشون پیش نیاد _به معلما میگفتم درس و مشق زیاد ندن و....
اول از همه تا کلاس هشتم میزاشتن بچه ها هم چیز رو امتحان کنن،آشپزی ورزش نقاشی و... و بعد از کلاس هشتم بهشون فرصت انتخاب میدادم تا بتونن بطور تخصصی علاقشون رو دنبال کنن و البته همیشه باهاشون مهربون بودم و تحسینشون میکردم تا هم احترام متقابل حفظ بشه هم اونا باهام حال کنن🥹🤌✨
بجای اینکه بچه ها خودشون لقمه درست کنن آشپز میزاشتم همبرگر درست کنه کلاس خوشنویسی_ورزش_مهارت های زندگی_کامپیوتر_نقاشی_کاردستی_آزمایشگاه_هنر_لگو یک زنگم میزاشتم موبایل و کامپیوتر و لپ تاب بیارن و استفاده کنن امتحان نداشتیم میزاشتم بخوابن🙂😂
تعطیلش میکردم😔👍
✰ی زنگ برای استراحت میزاشتم ( ترجیحا وسط مدرسه) ◀دلیل: بالا رفتن انرژی بچه ها برای بقیه زنگا ✰اجازه تکلیف دادن خیلی فشرده نمی دادم ◀دلیل: موندن زمان برای بقیه روز بچه ها ✰بخاطر نمره امتحان کسی رو اخراج نمیکردم ( مگر اینکه برای چند بار کلا به فکرشم اصن نباشه و تلاشم نکنه) ✰اجازه مبصر کردن هیچ کسی رو نمی دادم ◀دلیل: بچه ها باید یاد بگیرن کسی نباید مواظبشون باشه و خودشون باید مواظب خودشون باشن
نمیذاشتم درس بخوانند بخابن
همه ازاد بودن هرطور میخواستن میومدن و اگه کسی بقیه رو اذیت تح*قیر یا بر بقیه قلدری میکرد اخراج بود باید غذای سالم میوردن تا بدنشون قوی باشه و هروز ورزش داشتن چون ورزش بر سلامتی خوبه و در اخر هیچ معلم عقد*های و بداخلاقی وجود نداشت
به همه دانش آموزان عزیز در مدرسه پان تان سو جون دن خش آمدید قوانین مدرسه هرچی دوست دارید بپوشید میتوانید در زنگ تفریح به بلندگو داخلی مدرسه وصل شوید و هر آهنگی گوش بدهید حتا اهنگ های کیپاپ در برنامه صبحگاهی از خواننده گان عزیز درخواست میکنیم که برای شما اهنگ بخون حتا شما می توانید قر ورقص انجام دهید یا اصلا به کلاس بروید و کار خودتان را انجام دهید هروز به اردو میرویم از طرف مدیر مدرسه شهرزاد
درس زندگی بدن نه درسای فیزیک و شیمی و.... شاید خیلیا نخوان دانشمند شن 🙂💔
به بچه ها می گفتم امروز روز آخر مدرسه است و بعد مدرسه رو آتیش می زدم🔥🔥🔥🔥🔥
اگه مدرسه مال من بود (اگه بود ، ولی هیچ موقع قرار نیست این اتفاق بیوته) مدرسه رو مختلط میکردم تا دخترا و پسرا باهم تا ابد دوستای خوب و بدون هیچ حاشیه ای باهم باشن
رقص اموزش زبان دلخواه موسیقی داشتن تیپ دلخواه(ی تیپ خوشگل مثلا همه رنگ بنفش) ورزش مورد علاقه پخش اهنگ تو مدرسه*البته تو مدرسه ما این هست داشتن جشن اخر ماه شب در مدرسه
همه کار میکردم تا دانش اموزا مث الان نباشن!
اینقد زجرشون نمیدادم همین
همه لباس مورد علاقه خود رو میپوشید و هر روز نیم ساعت حق استفاده از گوشی در زنگ تفریح رو داشت و رنگ مو و ناخن آزاد بود و هر زنگ تفریح آهنگ های باحال باز میکردیم توی حیاط صندلی میذاشتم و مدرسه ی من هوشمند بود و مهم تر از همه، دانش آموزان شاد و خوشحال بودننن.
مثل مدارس خارج میکردم و معلم هایی میاوردم که به بچه ها یاد بدن فرقی بین جنس مخالف وجود نداره و بچه ها از سن کم با جنس مخالف کنار بیان و قبول کنن هیچ فرقی بین دو جنسیت وجود نداره
اردو ماهی دو بار گوشی اوردن مجاز ۲ ساعت دیگه هرکار میخوان کنن امتحان گروهی ورزش هرروز واسه سلامتی
همه را ازاد میزاشتم لباس هایی که دوست داشتن بپوشن پایه بودم کلاس ها پیشرفته معلمای مهربون میدر پایه که با همه بچه دوسته هروز پارتی ولی روزهایی هم درس.......
هر کی لباس خودش رو که دوست داشت رو میپوشید و زنگ تفریح ها بیشتر بود و درس ها هم کم بود ولی با ادم بیشتر کار میکردن:)این همه هم از اداره بخشنامه اومده نمیگفتن:)))
استعداد واقعی دانش آموز ها رو پیدا می کردم تا توی همون زمینه درس بخونن و رشد کنن.. نه که برسن نهم و ندونن اصلا میخوان چیکاره بشن و چه رشتهای رو انتخاب کنن... نه که وقتی هم رشتهشون رو انتخاب کردن کلی درس بی ربط بهش بخونن..
درس رو اول درست میکردم هرکس تو هرچی استعداد داره همون میخونه امتحان گروهی هر روز ورزش داریم برای سلامتی اردو ماهی یک بار ب هر درسی ب یک مقدار توجه میشه تبعیض هم نداریم
یک کتابخانه با کتابای و رمان پرش میکردم. وسیله ی ورزشی زیاد میذاشتم. معاون با اخلاق پیدا میکردم. ترجیحا از کلاس اول هرچی که بچه ها علاقه داشتن به عنوان درس یا کلاس تخصصی بهشون تقدیم میکردم. اردو یه وقتایی به کشورای مختلف میرفتیم(علوم رو کاملا عملی اموزش میدادم)مهارت زندگی، رازهاش، مسائلی که واقعا نیازه بدونن رو وقتی به سن ۱۳ ۱۴ رسیدن رو اموزش میدادم نه اینکه یک کتاب بذارم اسمشم سبک زندگی ازش هم ازمون بگیرم.مدرک داشتن الویت نمیذاشتم .نمره رو ور میداشتم:)ویک مشت دروغ تو ذهنشون فرو نمیکردم
میزاشتم یک روز برن یک روز نرن دوباره یک روز برن یک روز نرن کلا یک روز درمیون باشه و معلما یک جوری اموزش بدن که زودی بچه ها یاد بگیرن و کلاس ۲ دقیقه باشع و زنگ تفریح نیم ساعت باشع حتی ساعت ۱۲ برن خونه
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
جوابای همه عالی بود🌝✨
تا اتمام مسابقه ۱۲ روز مونده!
ببینم بقیه چیکار میکنن🌝✨