یکم فکر کن و بگو بچه که بودی بزرگترین ترست چی بوده💡
اتمام مسابقه | 1402/12/24 |
ظرفیت مسابقه | 100 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | بدون مدال مسابقهتوسط سازنده مسابقه |
ظرفیت شرکت در این مسابقه تکمیل شده |
از اینکه وقتی میرم دستشویی یه لولوخورخوره بهم حمله نکنه(خدایی خیلی ترسناک بوددد)
مامان و بابام دعوام کنن 🤐 «خدایی ترسناک بود »
مومو😗😂 جن( هنوزم میترسم😂😂) ممد قلیی😁 گرگه تو چوپان دروغگو( نخند إ)
بچه بودم از هرچی میترسیدم جز ادما؛ الان از هیچی نمیترسم جز آدما:)
دزد بیاد خونه ـمون و هم چیزامونو بدزده هم مامان بابامو بکشه یا گروگان بگیره 💔
انابل به خدا لایک میکنم لایک کن حالا
از این میترسیدم که زیر تختم یه خرسه که وقتی از تختم بیام پایین پاهامو میخوره😂👌
از پیرمرد هایی که دندون نداشتن خیلی میترسیدم 😂خب میترسیدم گازم بگیرن یه وقت 😪🤡🤌🏻
از اینکه مامان بابام ولم کنن ( میدونم خیلی مسخرس اینقدر که این فیلما رو دیده بودم که بچه هاشونو وسط خیابون ول میکنن روم تأثیر گذاشته بود 😐)
ازین تن پوشای عروسکی که ادما میپوشن به شدت میترسیدم و هر شب خواب میدیدم که بهم زل زدن و یا گلومو گرفتن خفم میکنن:/
من بچه بودم مث چـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی از (آمپول) میترسیدم... 💉 (نیس ک الان نمیترسم) 🙂🙄🚶♀️
تلویزییونمون زیرش یه مارک الکترونیکی شبیه لبخند داشت وقتی من میخواستم بخوابم فک میکردم تلویزییون داره بهم لبخند میزنه🌝یخچالمون دوتا دایره الکترونیکی داشت که دمای یخچال و فریزر رو نشون میداد من فک میکردم دهنه🦢 از سمندون میترسیدم🌝 از ممد قلی هم میترسیدم🌝
از این پل آهنی ها هست که میله هاش از هم یکم دوره می ترسیدم می گفتم یهو پام گیر میکنه می افتم تو جوب آب می برتم 😅 (خدایی چقدر تباه بودم) از تاب بازی کردن و سرعت هم می ترسیدم از تاریکی هم یه کوچولو می ترسیدم میشه برنده بشم؟؟🥺🥺
دعوای مامان و بابام که خیلی بد میشه... هرچند هنوزم میترسم
از یه خواب میترسیدم اینجوری بود که یه زن و شوهر دارن برنامه پخت غذا میبینن برنامه میگه باید پوشک بچه رو بریزید تو سالاد اونا هم خود بچه رو میندازن و میخورن اون موقه زیاد این خواب رو میدیدم خیلی برام ترسناک بود ولی الان بهش میخندم 😅😐😶🤐😬
بچه بودم از هیولا می ترسیدم😐 بزرگ که شدن فهمیدم آدما ترسناک ترن:)❤️🩹 لایک کنی لایک میکنم...🚀
از جن، تاریکی، هیولا های زیر تخت😅😅😂 هنوزم ازشون میترسم😅😅😅😅 از مومو هم خیلی خیلی خیلی خیلی میترسم 😅😅 و مومو را بنگر👆🏻👆🏻😅😅😈😈😈
مومو یادمه یه شب کامللل نخوابیدم همش خوابشو میدیدم🥲
اینکه مامانم کتک بخوره
از همه چی😐👍
می پریدم زیر پتو 😅😅 از جن می ترسیدم 😂 بعد نفس نمی تونستم بکشم زیر پتو 😅 خلاصه یه جای دماغ رو تو پتو سوراخ کردم 😅😅
از اینکه وقتی زیاد حرف بزنم، صدام تموم بشه و لال شم مامانم این دروغ رو گفت تا وسط حرفاش با خاله هام نپرم...خیلیم خوب باور کردم😂
از یه رفیق خیالی نصفش سگ بود نصفش گاو خدایی میومد تو خوابم میریدم تو خودم
از دست دادن کسایی که برام مهمن
یه تیتراژی بود مال یه لالایی که توش یه ماه بود اولا که آهنگش خیلی غمگین بود دوما که ماهه خیلی چشاش پف کرده و بد بود من چون ۵-۶سالم بود واقعا حسم بد میشد😬🤣😐
عمر بیشتر از بقیه برای خودم؟🥲
از هیچ نمی ترسیدم به جز تخیولاتم نخند واقعا میگم به ی چیزا بی فکر می کنم که باعث ترسم میشه از هرچی می ترسیدم از سوسک نمی ترسیدم
تاریکی و دعوا و وقتی پام از زیر پتو میزد بیرون احساس میکردم الان یکی میاد پاهامو میکشه و میبره و عروسک آنابل
مشخصاً ترس از ارتفاع ،رد و برق،بختک که زیر تختمه،دعوا مادر و پدرم، اینکه مامانم برام بستنی نخره اگه بازم هست بگید
آمپول😭😐
وقتی که مامان بابام من یا داداشم رو دعوا کنن خیلییی می ترسیدم. از وقتی که گفتن مومو هست و عکس مومو رو دیدم خیلی می ترسیدم. از تاریکی خلاصه کلا از همه چیز می ترسیدم 😐
سوسک بالدار🪳 الان هم همینطور
معلم بگه بیا پای تخته
فکر میکردم یه چیز زیر تخته الان حمله میکنه منو بخوره 😐😐
گوسفند( تقریبا سه سالم بود مسخرم نکنید عه)
تریکی یک سایهایی تو شب درست میشد فکر میکردم جن و هیولاست 😂
تفنگ خون مومو تاریکی(الانم میترسم)
از پلیسا حتی اگه جرم مرتکب نمی شدم بازم میترسیدم
سحر تبر :(
از بچه دزد
تاریکی تو اتاقم، تموم شدن بستنی هام😂
جن مار زنبور
از تاریکی فکر میکردم توش جن هست 🤭
من بچه بودم اتاقم پر عروسک بود بعد دقیقاً تو همون اتاق نشستم آنابل دیدم (کلاس سوم بودم)بعد اون فیلم از عروسک میترسم و همین الان هم فوبیای من هست🤣😬
اینکه مامان بو بابام بمیرم ولی الان میگم رفیقام از همه چیز با ارزش ترن و مامان بابام یه روزی میرن
خوردن میگو 😂 چون فک میکردم تو شکمم زنده میشه
جن چون تو بچگی زیاد اذیت میشدم توسطش
مومو وآنابل یبار دوستم عکس آنابل رو فرستاد پدرشو در آوردم 🙃
اتاقم 🥲😂😂😂❤️❤️💔💔💔💔
من میخواستم در این مسابقه شرکت کنم
سوسک های پشت درمون!😔💔
اممم شب که خوابم یه پلنگ یا شیر یا ببر یا یوزپلنگ یا چیتا میان منو زنده زنده میخورن
بچه بودم از دریا می ترسیدم الان عاشق دریان 😐😐😐
جن ارواح ریاضی عنکبوت تک فرزند نبودن
از زیر تختم..از تو حیاط...از تو اتاق تاریک...از خیلی چیزا
از عروسک😁😁😅😅✨️🌱
مدرسه
یعنی خدایی بچه بودم خیلی ترس های عجیبی داشتم خدا هم مونده
از سوسک و تنهای:]◇
از تاریکی...
جن و روح هنوزم میترسم آخه 11 سالمه میترسیدم یه روحه از زیر تخت بیاد پاهامو قلقلک بده و پاهامو بخوره برای همین همیشه پاهام زیر پتو بود. هنوزم هست😐😂
جنننننن
دستشویی خونه امون ته راهرو بود من خیلی میترسیدم چون دقیقا دم در خونه بود 🌝
تاریکی و تنهایی
من بدون دلیل خاصی از کامیون ها میترسیدم 😁
از بچگی تا الان سوسک برای همیشه
از اَله کلنگ بنظرم خیلی بلند بود😅😨
از غضمفر
از سوسک می ترسیدم اگه پاهام از پتو بیرون باشه سوسک میاد زیر پتوم
هیولای تو کمد 😖 یه عروسک که داشتم خیلی ترسناک بود 😔 باز موندن در پنجره و خوابیدن
بابام سرم داد بزنه...الانم ميترسمم...)
دعوام کنن، هنوزم ترس ازش تو وجودم هست و بیشتر شده .
از تاریکی👻👽 البته هنوزم میترسم😅
دعوا و یه همسایه داشتیم ولی نداشتیم ینی اینطوری بود ک الکی منو میترسوندن ک اگه نخوابی همسایه میاد دعوات میکنه
صدای لباسشویی🤣🤣😂
تو خونه تنها میموندم یجا که خیلی تاریک باشه
عمو نوروز چون سیاه بود
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
عمو نوروز چون سیاه بود
😶آقا اون حاجی فیروزه.
😄
فقط اون بزرگوارانی که نوشتن از ادما تا خفن باشه جوابشون
☺
از جارو برقی. مامانم هر وقت میخواست خونه رو جارو کنه بابام بابد منو میبرد خونه مامانبزرگم.البته خودم یادم نیست مامانم میگه.
😂
چرااا عکس مومو میذارید من با اینکه بزرگ شدم هنوزم میترسم
منم تا چند ماه پیش میترسیدم خدا را شکر ترسم خوب شد
آخه خدایی این ژاپنیا بیکارنا آخه خدایی واسه بچه ها
یه مدتم فوبیای حشره داشتم شددیدددد
من دارم
الان خیلییی خیلییی کم شده...اون موقع اسمش میومد میترسیدم
منم
کاربر ❤ HELSA ❤
من یبار پام توشون گیر کرد🥲
از همون موقع احتیاط میکنم همش...
و ظرفیت پر شد ولی میخوام بگم:
یه مدت میترسیدم که بچه واقعی مامان بابام نباشم 😂(از اثرات اگر اشتباه نکنم سریال نرگس)
بعدم همش فوبیا داستم دزد بیاد شب تو خونمون😂💔
😂
فقط دلم میخواد اونی که عکس مومو رو گذاشته جرررررر. بدم✋😗😂🙃
😂