سم ترین کاری که تو مدرسه انجام دادی
اتمام مسابقه | 1403/01/03 |
ظرفیت مسابقه | 50 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | جایزه : 1000 امتیاز و مدال توسط لایک کاربران |
داشتم راجب معلم مون به یکی از دوستام بد میگفتم و پشت سرش حرف می زنم و اینا بعد دوستم گفت که معلم مامانشه😩
داشتیم کلاه یکی از بچه های کلاسـمون رو به سمت هم پرت میکردیم، بعد دست من افتاد، منم از ته کلاس پپپپپرررتش کردم، دست هیچکس بهش نرسید، افتاد توی سطل آشغال🗿 لایک شم کیوتی :)؟
با بادکنک های پر اب والیبال بازی میکردیم که بادکنکه روی مدیر مون ریخت همه ی لباساش خیس شد☹
با دوستم هماهنگ کرده بودیم رو کاغذ کلی ف ح ش نوشتیم انداختیم مدرسه پسرونه که بقل مدرسه ی ماست
شب یلدا بود بعد معلم گفت نمیتونین لباس بیارین و عوض کنین ولی منو رفیقام این کارو کردیم بعدش معلم دیگه چیزی نمیتونست بگه این به کنار وسط جشن منو رفیقم داشتیم تان.گو میرقصیدیم معلمم همینجوری نگامون میکرد
تو دسشویی مدرسه یه آب معدنی نیم لیتری کردیم تو چاه دسشویی
ی بار کلاس چهارم با دوست صمیمیم موقعی که زنگ تفریح تموم شده بود دستشویی داشتیم بعد رفتیم دستشویی بعد یکم طول کشید معلممون هم زود میرفت سر کلاس من لنگ میزدم که بگیم من خوردم زمین خلاصه دوستم دستشو انداخته بود دور گردنم منم ی پا ی پا راه میرفتم بعد عینکم هم بخار کرده بود معلممون هم منو خیلی دوست داشت میگفت چی شده چی شده همه بچه ها میگفتن چی شده وسط کلاس معلممون میگم ایدا حالت بهتر شد منم میگفتم اره بعد دوستم همینطور می خندید🤣
ما یه معلم داشتیم خیلی بد اخلاق بود چن تا از بچه ها توی صندلیش سوزن ته گرد گذاشتن😀💔 و بعدشم میدونید دیگه چی شد......
به معلمم گفتم مامان این اتفاق چند بار افتاده
ادامس چسبوندیم روی صندلیش
داشتیم جرعت حقیقت بازی می کردیم. من گفتم جرات. اونا گفتن برم تو حیاط مقنعه ام رو در بیارم و داد بزنم من دیگه مقنعه نمی پوشم. خبدیگه منم انجام دادم. تمام مدیر و معاون و مشاور و ناظم و همه مدرسه نگام کردن😂😂😂
معلمم می خواست امتحان بدون اینکه بگه بگیره مان و دوستم روز بعد امتحان که دوستم سس کچاپ آورد منم سرنگ آوردم سس ها رو تزریق کردیم به صندلیش ،خلاصه انتقاممونو گرفتیم😂
سوسک پلاستیکی گذاشتم روی میز معلم وقتی دیدش پشماش ریخت و گفت خیلییی بَدیننننن
رو صندلی معلم سس ریختن یه بار از پنجره آب ریختم رو سر معاون
با دوستم میریم تو دست.شویی مدرسه و اونجا یا هم حرف میزنیم🤣
با دوستام تو حیاط داشتیم جرعت حقیقت بازی میکردیم دوستم گفت بگو : ها*یاه خب منم گفتم دیگه بعد همه روی من زوم شدن و آبروم رفت 🙄🙄🙄
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
و منی که این ساعت بیدارم