اگر معلم میشدین...

به هرکسی به اندازه تلاش و شایستگیش نمره میدادم؛نمره الکی نمیدادم سوگلی نداشتم و تلاش میکردم بین دانش آموزا فرق نذارم اگه فردی امتحانشو خراب کرد،یا درس نخونده بود یا هرچی،جلوی همکلاسی هاش حرفی نمیزدم.بعد کلاس باهاش حرف میزدم،دلیلشو میپرسیدم و درحد توان کمکش میکردم خوراکی خوردن و آب خوردن تو کلاس من آزاد بود امتحان زیاد میگرفتم؛ولی همیشه از قبل اطلاع میدادم دوبار در طول هر ترم،به هر نفر اجازه میدادم تو یکی از امتحانات شرکت نکنه.مثلا اگه مریض بود یا نتونسته بود بخونه،میتونه اون جلسه امتحان نده

بچه ها رو 😶 کیا گرفتن😂

دانش اموزام رو مقایسه نمیکردم، زیاد مشق نمیدادم، امتحانام رو سر وقت میگرفتم، سر کلاس شوخی میکردم، میزاشتم دانش اموزا باهم مشارکت داشته باشن لایک؟

شاگردامو تحقیر و مقایسه نمیکردم...اگه بلد نبودن یا یادشون رفته بود اذیتشون نمیکنم...تهدید نمیکنم....اگه چیزی نفهمیده باشن توضیح میدادم...بنویس بنویس نمیدادم...توضیح عین کتاب نمیخواستم...هرچیزی مفهومی یادشون بود...روزایی مثل روزای برفی بهشون تکلیف نمیدادم و میزاشتم خوش باشن...اگه درسشون خوب نبود...باهاشون با ملایمت صحبت میکردم و سعی میکردم که با آرامش کاری کنم بیشتر درس بخونن...تذکر به جای‌خود...شوخی هم به جای خود...زیاد داد نمیزدم‌‌..ولی همونقدر که براشون وقت میزاشتم همونقد ازشون نتیجه میخواستم.

سوالات امتحانی و سوالات مهم رو قطعااا میگفتمم:) خدایی لایک ندارههه؟

خب یکم درس میدادم و بعد میگفتم هرکاری دوست دارید بکنید. اصلا نمیزاشتم در مورد کلاس به مدیر بگن(کلا از مدیر ها بدم میاد)

اینارو هرگز بهشون نمیگفتم : -شما بدترین کلاسی هستین که داشتم 🤡 - میشه برم دستشویی؟ -زنگ تفریح چیکار میکردی؟ 🤡 -اگه چیز خنده داری هست بگو ماهم بخندیم🤡 *روز اول سال تحصیلی زنگ ریاضی : -همین الانم کلی از برنامه عقبیم🤡

بچه هارا آزاد میزاشتم سرشون داد نمی‌کشیدم بشون استراحت میدادم میزاشتم نظر بدن بهشون جایزه برای پیشرفتشون میدادم و کمک درسی رایگان میزاشتم میخواستم معلم شم به خاطر فش پشت سر معلما نمیشم😐😑 من چقد خوبم 😂🤌

خب من اگه معلم بودم تکلیف نمیدادم میزاشتم بچه ها گوشی بیارن،بچه های پرو رو میفرستادم دفتر،همه امتحان ها رو ۲۰ میدادم،تقلب میدادم به بچه ها،کمکشون میکنم،اگه کسی پایین تر از ۱۰ گرفته باشه همون نمرشو بش میدم،دیگه همین🤣

همه رو آزاد میکردم ، جرعت حقیقت بازی میکردیم ، به بچه ها منحرفی رو یاد میدادم ، وسطی بازی میکردیم من تو زمان مبثری هم با بقیه حرف میزدم آرومشون نمی‌کردم خودمم از اونا بودم😂😝

به جای درس هایی که هیچ وقت لازمش نداره یاد میدادم که سلامت مهم تر از درسه میتونی برای ارزو هات تلاش کنی نه ارزو یو اینکه با حیوانات بهتر رفتار کنه

مهربون بودم... دانش آموز ها رو درک میکردم... سخت گیر نبودم... به دانش آموزانم نمیگفتم که حتما باید این کارو بکنین حتی اگه سخته... و در آخر مانند یک دوست براشون بودم... کاش واقعا همین جوری بود 🥺💔

اولین روز کلی سرشون داد میزدم تا عقدم خال یشه بعدش پایه ترین معلم ممکن میشدم

اگه معلم میشدم به دانش آموزای کلاسم میگفتم: بچه ها بریم حیاط تیم کشی کنیم 😅

فرق نزاشتن به جز درس آداب زندگی یاد می دادم تکلیف اضافه نمی دادم

به بچه ها درس زندگی ، انسانیت و مهربونی یاد می دادم تا بتونن آدم موفقی بشن

اجازه میدادم همه هر وقت که خواستن برن دست به اب

با دانش اموزام بازی می‌کردم همیشه و هرروز امتحان نمیگیرم نمره ارفاق میکردم هی هی هی امیدوارم برنده بشم تاحالا برنده نشدم۱۰۰۰تامسابقه شرکت کردم راستی امتیازم خیلی کمه اگه میتونین برام یکم بریزین ممنون💛💛

تو کلاس خالی درس میدادم😅

با دانش اموزا جوری رفتار میکردم که بیشتر شبیه دوست بنظر برسیم نه معلم و دانش اموز.. و سعی میکردم تا حد امکان بچه هارو دعوا و تنبیه نکنم بهرحال قصدم هم معلم شدنه

دانش آموزا رو درک میکردم فقط همین

به نام خدا براشون ۲۰ میزاشتم و هیچ امتحانی نمیگرفتم . کلا تو مدرسه آزاد بودم میتونستن گوشی بیارن شیر کاکائو و ..... میبردمشون بیرون و اجازه اردو های جنگل یا مسافرت میگرفتم خب گلم اگه می خوای از این امکانات بهره مند شی به من پیام بده

اعصاب تعطیل

من باهاشون میرقصیدم با اهنگ بی تی اس کلا هرروز فقط یک ساعت درس میدادم

بهشون به جای درس آبشار جاذبه یاد می دادم و تکلیف اونا ۴ قسمت آبشار جاذبه بود 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

هر جلسه کوییز میگرفتم ۲۰ دقیقه آخر کلاس رو با بچه ها صحبت میکردم از روزشون بگن و ... درسامو تا قبل عید تموم میکردم به بعد عید مرور میکردم و باید کنفرانس بدن همین

اگه معلم بودم..... راستش مهربون بودم ولی سخت گیر ترجیح میدم معلم هنر باشم

اگه معلم میشدم ، به هیچ وجه امتحان نمیگرفتمم😂😂 کسایی رو که دوسم داشتن ، دوست میداشتم با دانش آموزام رفیق بووودمم

شعر کیپاپ یاد میدادم مهربون‌ بودم

من اگه معلم میشدم امتحانی خیلی سخت نمی گرفتم و با کسایی که هیتر هستن همه نمره ها ۰

مجبوریم همین کار های معلمای الان رو بکنیم به لطف اموزش پرورش

سعی می‌کردم عدالتو برقرار کنم،گاهی اوقات آزادشون میزاشتم،سعی می‌کردم خوب درسارو یاد بدم،هر هفته ازشون امتحان می‌گرفتم تا برای ترم زیاد اذیت نشن،اگه معلم بودم دلم میخواست بچه ها بامن راحت باشن و منو دوست خودشون بدونن:)

ترجیح مدادم معلم درس مهمی نباشم و بیشتر کلاسو برای حرف زدن با دانش اموزا مزاشتم و سبک زندگی بهشون یاد میدادم

۱ . گذاشتم تغذیه بخورن ۲. به هر کدوم تو امتحان بالای ۱۵ بشن ۲۰ میدادم ۳. بغلشون می کردم ۴. باهاشون شوخی میکردم و کلاسمو شاد میکردم ۵. ۱۰ دقیقه آخر آزادشان میذاشتم

خب مشخصا میزندم .... میکردم تا حساب کار دستشون بیاد

معلم ریاضی رو تصور کن… من همونم🤡

به بچه ها مشق نمیدادم🩵 روز آزاد میزاشتم یعنی بدون کیف و کتاب بتونن چیپس بیارن پفک بیارن بازی فکری بیارن و هرکاری دوست دارن🩵 هر دو هفته یه بار بچه هارو میبردم شهربازی🩵

با بچه ها مهربون بودمو درکشون میکردم امتحان هارو درحد کلاس ودرسی که میدادم طرح میکردم نه در حد ادیسون به بچه ها گیر الکی نمیدم

بهشون یاد میدادم مثل ادما نباش انسان باشن هیچ وقت قضاوت نکنن بدون ترس زندگی کنن امادشون میکردم بریا اتفاقات بد زندگی ازشون میپرسیدم چه چیس هایی رو دوست دارن در آینده باشن و بهشون همون حرفه رو یاد میدادم بهترین دوست میشدم براشون و هر مشکلی داشتن به خودم بگن باهاشون بازی می‌کنم سخت نمیگیرم

بهشون به اندازه تکالیف میدادم وقتیایی که بیکار بودن براشون آهنگ بی تی اس و بلک پینک میزاشتم تو دوره امتحانات به کسایی که خیلی درس خون هستن خیلی ارفاق میکردم تو زنگ مطالعات با بچه ها درباره انیمه حرف میزنم و درس نمیدم تو زنگ یه چیز آسون میدادم تا بکشن یا اصلا بهشون چیزی نمی‌دادم میزاشتم بچه ها آب و غذا تو کلاسم بخورن یه روز هایی رو مخصوص بازی با بچه ها میزاشتم

با دانش اموزا مثل رفیق واقعیی رفتار کنم تا یک دبیر