بعضی وقت‌ها‌..

بعضی وقتا.... دلت یه همدم میخواد... ولی وقتی پیدا میشه و دیگه میتونی خودتو خالی کنی؛ میبینی نه میدونی از کجا باید شروع کنی، و نه حتی نای حرف زدن داری.......

بعضی وقتا که داره خیلی بهم خوش میگذره میترسم که دیگه نتونم همچین لحظه هایی رو داشته باشم میترسم آخرین بار باشه

بعضی وقت ها به ۶ سالگیم فکر میکنم و یادم میوفته چقدر لذت هایی که کوچیک بودیم داشتیم زود گذشت

بعضی وقت ها ادم دوست داره تنها باشه و خلوت کنه جوری که هیچکس پیشش نباشه و خودش رو اروم کنه و گریه کنه🥺💔 لطفا قبولم کن تاحالا تو هیچ مسابقه ای برنده نشدم

بعضی وقتا همه چی هست ولی اونی که باید باشه نیست 🖤🙂

بعضی وقتا تا میای ببینی چخبره میبینی عه! فقط خودتی و خودت:)

بعضی وقتا به این فکر میکنم که اگه زیاد به دیگران لطف نمیکردم فکر نمیکردن لطف کزدن وظیفه مه

بعضی وقتا حس می‌کنی بین بهترین دوستات،بین اکیپ که خودت ساختی حس اضافی بودن می‌کنی .حس می‌کنی مزاحمی،اگه نقاشی خوشحال ترن این موقع ها باید بری یه گوشه بدون اینکه به کسی بگی گریه کنی

بعضی وقتا... ادم نیاز به تنهایی داره!

دلم میخواد بمیرم:)))

بعضی وقت ها دلم میخواهد انقدر در اغوش بگیرمت که دستانم از گرمای جانت بی حس شوند انقدر دستانت را محکم لای دستان بی جانم نگه دارم که انگار هیچ وقت جدا نخواهند شد بعضی وقت ها دلم میخواهد انقدر نگاهت کنم که چشمانم غیر تو و زیباییت چیز دیگری نببینند بعضی وقت ها دلم شدیدا تو را میخواهد..:)♡

بعضی وقتا غمگین ترین و دردناک ترین لحظه ی زندگی میتونه اونجایی باشه که مجبور شدی خداحافظی کنی با کسی که میخواستی کل زندگیت کنارش باشی))

بعضی وقتا لایک نمیکردیاا حواسم هس ولی خوب گذشتم ازت دفعه اخرت باشه😂

بعضی وقتا توی تاریکی افکار منفی غرق میشم

دلم می‌خواد برگردم برم به اون دورانی که هرکی فانی باف بیشتری داشت شاخ تر بود بعضی وقت ها دلم می‌خواد برم دوباره توی اون خونه بالشتیا که از خونه خودمون برام امن تر بود و بعضی وقت ها دلم می‌خواد جا اینکه هرسال بزرگ‌تر شم کوچیکتر شم و برگردم به کودکیم

بعضی وقتا جوری دپ میشی که خودتم نمیدونی چرا...!:/

بعضی وقت ها میخوام همه چی رو ول کنم و تنها باشم اما بعدش یادم میاد که من همین الانشم تنهام :))

بعضی وفتا... هیچکس درکت نمیکنه بعضی وقتا نمیدونی چطور میگذره فقط باید منتظر بمونی تموم شه چه ناراحت باشی چه خوشحال دنیا براش فرق نداره دو دل میشی میخوای زانو بزنی اما اگه اینکارو کنی فقط جرمت سنگین تر میشه بعضی وقتا دیگه نمیتونم ادامه بدم یعنی هیچوقت نتونستم وقتمو باهاش گذروندم اما برای چیز کوچیکی ترکم کرد (دیگه نیمیتونم ادامه بدم بغض گلویم را گرفت)...

بعضی وقتا بعضی افراد تورو میبرن به گذشته خودشونم نمیدونن ها ولی تورو یاد قبلاً میندازن یاد اولین هات با کسی که دیگه نیست با رفتارشون با حرفاشون یا حتی صورتشون و تو میخوای خودت رو به اون نزدیک کنی و خودت رو درش غرق کنی تا کمبودت رو جبران کنی تا جای خالی اونو پر کنی ولی نمی‌دونی جای خالیش پر نمیشه که هیچ اتفاقا سر هر چیز هی یادش می‌افتی که اگه الان اون بود فلان طور میشد و فلان کار رو میکرد و بدین شکل خودت رو توی باتلاقی فرو میبری که هرچی بیشتر سعی کنی بیشتر توش فرو میری و خودت رو درگیر تر می‌کنی

بعضی وقت ها هوای تازه میخواهم در این لجنزار تاریک

بعضی وقت ها شکست میخوردم و توان پاشدن نداشتم ولی با بدبختی بلند شدم و ادامه دادم بعد از ۵ سال تونستم به هدفی که دارم برسم، این پنج سال خیلی سخت گذشت، پر از شکست و نا امیدی ولی هر بار که اسیب دیدم ازش درس گرفتم با سختی ها مقابله کردم و بعد از اون همه تلاش بازم یکی بود که میخواست منو نابود کنه منم اونو از زندگیم حذف کردم و در پایان به چیزی که میخواستم رسیدم:)

بعضی وقتها میخوام عروسکام رو جمع کنم براشون چایی بریزم و بگم باز هم مثل گذشته شریک شادی های کودکانه ام باشند، آن زمان هایی که دغدغه رفتن به پارک و تاب بازی را داشتم، آن زمان هایی که با یک آبنبات چوبی خوشحال میشدم، آن زمان هایی که جهان خلاصه میشد در کودکی ام.. اما حال جهان همان جهان است شاید من آنقدر کوچک شده ام که جهان من را بلعیده...

بعضی وقت ها...تنها امیدمون اینه که بدونیم...اینم میگذره:)...

بعضی وقتا دلم برای شادی و آزادی که تو گذشته بود تنگ میشه

بعضی وقتا ممکنه کابرب